چکیده:
در سده اخیر، برخی از دانشمندان نواندیش مسلمان نظیر امین الخولی و همسرش بنت الشاطئ، محمد احمد خلف الله، محمد آرکون، نصر حامد ابوزید با به کارگیری روش های مطالعات ادبی در بررسی اصول گزینش واژگان، ویژگی های ساختار جملات، صنایع ادبی به کار رفته در آیات قرآن سعی کرده اند ویژگی های سبک شناختی قرآن را برجسته و به بهترین نحو بازنمایی کنند. آنان به قرآن به مثابه یک اثر هنری-ادبی می نگریستند که باید با بهره گیری از پژوهش های نوین ادبی، در سیاق تاریخی اش تفسیر گردد. لذا تمام تلاش خود را به بسط یک نظریه جدید در تفسیر ادبی و تاریخی قرآن معطوف نمودند. در این مقاله دیدگاه های این اندیشمندان در تفسیر ادبی و تاریخی قرآن گزارش، تحلیل و بازشناسی می شود.
خلاصه ماشینی:
"روش شناسی تفسیر ادبی-تاریخی قرآن در دوره معاصر1 سید محمد موسوی مقدم2 جنان امیدوار3 چکیده {IBدر سده اخیر،برخی از دانشمندان نو اندیش مسلمان نظیر امین الخولی و همسرشبنت الشاطئ،محمد احمد خلف الله،محمد آرکون،نصر حامد ابو زید با به کار گیریروشهای مطالعات ادبی در بررسی اصول گزینش واژگان،ویژگیهای ساختارجملات،صنایع ادبی به کار رفته در آیات قرآن سعی کردهاند ویژگیهای سبک-شناختی قرآن را برجسته و به بهترین نحو باز نمایی کنند.
پیش از این در سال 1933 م،همکار معروفش ط حسین در و جیزه خود به نام«فیالصیف»،اشاره کرده بود که کتابهای مقدس یهودیان،مسیحیان و مسلمانان همانندآثار هومر،شکسپیر و گوته متعلق به میراث مشترک ادبی همه انسانهاست(نک:جیندمن مک اولیف،دایرة المعارف قرآن،مدخل«کثرت گرایی دینی و قرآن»؛مدخل«کتابمقدس و قرآن»)و مسلمانان باید مطالعه روی قرآن را به عنوان اثری هنری-ادبی آغازکنند و از پژوهشهای نوین ادبی در تجزیه و تحلیل آن بهره گیرند،دقیقا همانندبرخی از علمای یهودی و مسیحی که این کار را روی کتاب مقدس انجام دادهاند(نک:(1).
از این رو،وی به این نتیجهمیرسد که داستانهای قرآن درباره پیامبران گذشته،تا حد زیادی حقیقت تاریخیندارند؛گرچه اعراب معاصر محمد[ص]اعتقاد راسخ داشتند که داستانهای قرآن،گزارشهای صحیحیاند از آنچه واقعا رخ داده است؛ولی خداوند اساسا آنها را در قرآن نه به عنوان واقعیات تاریخی،بلکه به مثابه واقعیات روان شناختی-یعنی بهعنوان وسیلهای برای اثر گذاری بر عواطف مخاطبان[عصر نزول]به کار برده است(الفن القصصی،قاهره 1965 م،50 و 111).
این قضیه پیامدهای گستردهای برای روشهای تفسیر قرآن دارد:مفسران معاصربرای فهم پیام الهی،از یک سو،باید با رمزگانی که به شرایط خاص تاریخی زمانپیامبر[ص]و اعراب معاصر وی گروه خورده-یعنی آن ویژگیهای خاص زبانی،اجتماعی و فرهنگی که دیگر متعلق به آنان نیست،آشنا شوند؛تنها بدین نحو،قادرخواهند بود عناصر متعلق به این رمزگان را در متن قرآن شناسایی کرده و آنها را ازحقیقت همواره معتبر وحی تمیز دهند."