خلاصه ماشینی:
3 در کتاب الاشباه و النظایر و اتان ملا جلال سیوطی(ص 491)و در الاملا ابو البقاء العکبری(ص 3)دربارهء اتباع چنین آمده است:که گاهی حرف آخر کلمهای در حرکت تابع حرف اول کلمه بعد از خود میشود و در بعضی موارد عکس آن نیز انجام میپذیرد مانند(الحمد للّه)که بعضی از قراء بکسر دال خواندهاند زیرا لام للّه مکسور است و دال(الحمد)به تبع او مکسور شده است.
وی نوشته است که شاعری عرب که(مرد)را به ضم(میم)از مردم ایران شنیده است میگوید: و ولهنی1وقع الاسنة و القنا و کافر کوبات2لها عجز قفد3 بایدی رجال ما کلامی کلامهم یسو موننی مردا و ما انا و المرد که اشاره میکند مردم ویرا(مرد)یعنی بیریش میخوانند و او تعجب میکند و میگوید من کجا و مرد(بضم میم)کجا؟ 2-گاهی به واسطهء وزن و موسیقی کلام و برای هم نواخت و همآهنگ شدن کلمهای از کلمهء دیگر،قاعدهء اتباع انجام میگیرد مانند این حدیث: ارجعن مأجورات غیر مأزورات که صحیح کلمه موزورات است از ثلاثی مجرد (وزر)این کلمه به تبع مأجورات،مأزورات خوانده شده است،که اگر به تنهائی گفته شود باید موزورات خواند نه مأزورات.
از همین قبیل است کلمهء سلاسل،در قرائت کسانی که با تنوین خواندهاند چون این کلمه غیر منصرف است باید بدون تنوین باشد،لیکن چون کلمات بعد از سلاسل با تنوین بکار رفته است آن کلمه نیز بواسطهء همآهنگ بودن با کلمات بعد با تنوین قرائت شده است و تمام آیه اینست: انا اعتدنا للکافرین سلاسل و اغلالا و سعیرا2 و نیز برای رعایت وزن در فقه اللغه ثعالبی آمده است که گاهی میتوان حرفی را بر کلمهای افزود مثل این کلمات که در قرآن مجید آمده است:و تظنون باللّه الظنونا-فاضلونا السبیلا.