چکیده:
در مقاله حاضر کوشش شده است که با تاکید بر دو متغیر مستقل «قدرت سیاسی» و «جامعه مدنی» برای مطالعه ساختار مطبوعات مدلی عرضه شود. به اعتقاد نگارنده، این دو متغیر مستقل که به وسیله دو عامل «فرهنگ سیاسی نخبگان» و «دستگاههای حل و فصل تعارضهای اجتماعی» نیز تمدید یا تقویت می شوند، ساختار توسعه یافته یا توسعه نیافته مطبوعات را در ایران شکل می دهند.
خلاصه ماشینی:
مدلی برای مطالعهء تاریخی نسبت میان ساختار قدرت و مطبوعات در ایران دکتر هادی خانیکی عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی (از ص 79 تا 99) چکیده: در مقالهء حاضر کوشش شده است که با تأکید بر دو متغیّر مستقل«قدرت سیاسی»و«جامعه مدنی»برای مطالعهء ساختار مطبوعات مدلی عرضه شود.
وضع نظام سیاسی را در این دوره میتوان براساس پنج شاخص«تمرکز یا تنوع کانونهای اعمال قدرت»،«ثبات یا تغییرپذیری دولت»،«سهم قدرت نظامی در ساخت دولت»،«نحوه پراکندگی سازمان اداری»و«میزان دخالت آشکار و پنهان دولت در اعمال نظارت بر جامعه»مورد مطالعه قرار داد.
مطالعات تاریخی در این دوره نشان میدهد که نظام سیاسی برآمده از مشروطیّت که بیشتر مبتنی بر یک جنبش اجتماعی است،دارای بافت و ترکیبی پراکنده با مشخصههای زیر است: 1-1-1.
ساخت قدرت متمرکز: دورهء دوم مورد مطالعه که با حضور و سقوط رضا شاه در نظام سیاسی ایران مشخص میشود(سوم اسفند 1299 تا 25 شهریور 1320 شمسی)برخلاف دوره اوّل از تمرکز در قدرت برخوردار است؛نظام سیاسی این دوره را میتوان دارای مشخصههای زیر دانست: 1-2-1.
( Banani,pp 31-33 ) تیراژ نشریاتی مثل صور اسرافیل تا 24 هزار نسخه(مقدّمه دوره کامل صور اسرافیل)،و حتّی تا رقم 35 هزار نسخه هم در بعضی گزارشها ذکر شده است(پروین)،البتّه اگر بتوان این ارقام را پذیرفت و شرایط متحول سیاسی را نیز در نظر گرفت به نسبت جمعیت تخمینی کشور در آن زمان باز هم تیراژ مطبوعات پایین است؛ اگرچه بیشترین جهش را به نسبت دورههای قبل و بعد از خود داشته است.