چکیده:
ابن ابی الحدید؛ دانشمند بزرگ و نامی اهل تسنن قرن هفتم هجری، هفت چکامه زیبا در مدح علی علیهالسلام
سروده است که به «قصاید علویات سبع» شهرت دارد. شاعر دراین قصاید به گونهای چهره پرفروغ آن حضرت را به
تصویر کشیده که در وصف نمیگنجد.
در این نوشتار با ذکر نمونههایی از ابیات این قصاید به تبیین و نقد و بررسی اهم موضوعاتی که شاعر در این اشعار
درباره مقام شامخ علی علیهالسلام مطرح کرده ، پرداخته شده و دورنمایی از چهره تابناک این ابر مرد همیشه زنده تاریخ
جهان از خلال این قصاید به نمایش گذارده شده است.
خلاصه ماشینی:
شایان ذکر است که آنچه بر قلم ابن ابی الحدید در این چکامهها جاری شده، قطرهای از دریای بیکران فضایل علی ـ علیه السلام ـ بیش نیست و اگر همه انسانها دست به دست هم دهند تا آن حضرت را آن چنان که هست، معرفیکنند، مطمئنا، از انجام آن عاجز و ناتوان خواهند ماند، کما اینکه ابن ابی الحدید هم در ضمن اشعاری به این مطلب اذعان نموده است ، آنجا که گفته است:(علی دوانی، ص 9) یَقُولُونَ لِی قُلْ فِی عَلِیٍّ مَدائِحا فَإنْ أَنَا لَمْ أَمْدَحْهُ قالُوا مُعانِدٌ و ما صُنْتُعَنْهُالشِّعْرَمِنْضَعْفِهاجِسٍ و لا أنَّنِی عَنْ مَذْهَبِ الْحَقِّ عائدُ ولو أنّ ماءَ الأبْحُرِ السَّبْعَةِ الَّتِی خُلِقْنَ مِدادٌ و السَّمواتِ کاغَذُ و أشْجارَ خَلْقِ اللّهِ أقْلامُ کاتبٍ إذِ الْخَلْقُ أفْناهُنَّ عادَتْ عوائِدُ وَ کانَ جَمِیعُ الإنسِ وَ الْجِنِّ کُتَّبَا إذا کَلَّ مِنْهُمْ واحدٌ بَعْدَ واحدٍ فَخَطُّوا جَمِیعا مَنْقَبا بَعْدَ مَنْقَبٍ لَما خُطَّ مِنْ تِلْکَ الْمَناقِبِ واحِدُ به من میگویند در باره علی مدایحی بگو ، و اگر من آن حضرت را مدح نکنم، خواهند گفت معاند است ؛ [ ولی باید بدانند که[ خودداری من از مدح آن حضرت، ناشی از این نیست که اندیشه من نسبت به آن بزرگ ضعیف و متزلزل شده و یا این که از مذهب حق روگردان شدهام [بلکه ناشی از آن است که علی (ع) آنقدر بزرگ و با عظمت است که ] اگر آب هفت دریای آفریده شده، مرکّب شوند و آسمانها نیز کاغذ گردند و اگر درختانی که خدا آفریده، قلمهای نویسندگان شوند و هنگامی که مردم آنها را از بین میبرند، دوباره (برای نوشتن) به صورت نخست درآیند و اگر تمام جن و انس نویسنده گردند و آنها نیز یکی پس از دیگری ، از نوشتن خسته شوند؛ پس، اگر یکایک مناقب آن حضرت را بنگارند؛ حتی یک فضیلت از فضایل و مناقب آن حضرت، نوشته نشده است.