چکیده:
درک گسترۀ علم امام، نقشی مهم در شناخت امام و جایگاه والایشان دارد.محققین از راههای مختلف عقلی و نقلی، مسئلۀ علم امام را واکاویدهاند، اما یکی از راهها و براهینی که مورد غفلت قرار گرفته و میتوان با استفاده از آن گسترۀ علم امام را بررسی نمود، تبیین آن بر اساس برهان حکمت است. براساس دیدگاه حکمای اسلامی در حکمت متعالیه، مراتب وجودی انسان در عالم هستی از مرتبۀ عقل هیولانی شروع شده و به مرتبۀ عقل مستفاد ختم می گردد؛ در این مرتبه نفس با اتصال به عقل فعال شبیه او بلکه با او یکی میگردد. صور جمیع موجودات به صورت انفعالی در عقل مستفاد موجود است؛ همچنان که در عقل فعال جمیع صور موجودات به صورت فعلی وجود دارد. از منظر حکمای الهی کمال نهایی انسان رسیدن به مقام عقل مستفاد است. بر این اساس، قابلیت رسیدن به این مقام و دستیابی به علمی که دربرگیرندۀ همۀ حقایق عالم به صورت گسترده و بیانتهاست برای انسان موجود است. از سوی دیگر، حکمت الهی اقتضاء میکند که در عالم تکوین هیچ خلقتی، بیهوده و عبث نباشد؛ زیرا خلقت امر عبث، فعلی قبیح بوده و با حکمت خداوند مخالف است. ظرفیت تکوینی و بیانتهای علمی موجود در بشر اگر در هیچ فردی از افراد انسانی به فعلیت نرسد، مستلزم عبث است. پژوهش حاضر بعد از توضیح و تبیین مقدمات استدلال، نشان میدهد وجود چنین قابلیتی در انسان بیهوده نیست؛ زیرا دستکم در برخی انسان ها این قابلیت به فعلیت رسیده است. امام معصوم7 مصداق اتم کسانی است که به مقام عقل مستفاد رسیده و دارای علم گسترده و بیانتها میباشند.
خلاصه ماشینی:
براساس دیدگاه حکمای اسلامی در حکمت متعالیه، مراتب وجودی انسان در عالم هستی از مرتبۀ عقل هیولانی شروع شده و به مرتبۀ عقل مستفاد ختم می گردد؛ در این مرتبه نفس با اتصال به عقل فعال شبیه او بلکه با او یکی میگردد.
اگر قابلیت و ظرفیت علمی گسترده و بیانتهای موجود در نوع انسانی در هیچ فردی از افراد انسان به صورت علم گسترده و بیانتها، فعلیت نیابد، خلقت این قابلیت و ظرفیت بیانتها در انسان، خلقتی عبث خواهد بود، لکن در فعل خداوند حکیم، عبث راه ندارد.
نتیجه: چون عبث در کار خدا نیست، قطعاً قابلیت و ظرفیت علمی گسترده موجود در نوع انسانی در عدهای از انسانها به صورت علم گسترده و بیانتها فعلیت یافته است که امام به عنوان خلیفةالله قدر متیقن در مصداق این دسته از انسانها هستند.
این ظرفیت علمی نامحدود نهاده شده در وجود نوع انسانی، امری تکوینی و فعل خداوند است که اگر در هیچ فردی از افراد انسان این ظرفیت به فعلیت نرسد، کار خدا عبث و لغو خواهد بود.
در توضیح ظرفیت علمی انسان از لحاظ فلسفی بیان کردیم که بر اساس قواعد مسلم فلسفی که مورد اتفاق فلاسفۀ الهی است، عالم هستی از سه مرتبۀ عالم مادّه و عالم مثال و عالم عقل تشکیل شده است که میانشان رابطۀ طولی وجود دارد.
وجود انسان که اشرف مخلوقات است، با عبور از عوالم هستی -از عالم مادّه و مثال و اتصال به عقل فعال- قابلیت تعالی و تکامل و رسیدن به مقام عقل مستفاد را دارد.