چکیده:
ساحت جسمی انسان یکی از مهمترین ابعاد وجود آدمی است که در ارتباط با افراد و اجتماع و شکلگیری هویت انسان، نقش ایفا میکند. با وجود اهمیت این جنبه، در پژوهشها کمتر به این موضوع توجه میشود. علیرغم اهمیت ساحت جسمی و تأثیر آن در شکلگیری هویت انسان، همچنان این موضوع در مباحث علمالنفس و انسانشناسی جایگاه شایستهای ندارد. عظمت روح، نگرش سلبی نسبت به بدن، تلقی ابزاری از بدن، خارج بودن از حقیقت انسان و دوگانه انگاری حداکثری، از جمله عوالمی است که در کم توجهی به مباحث بدن مؤثر بوده است. بدن در تفکر برخی از اندیشمندان اسلامی، امری منفی، دشمن انسان، حجاب نفس، امری ظلمانی و راهزن در کمال است. درباره این رویکردها ملاحظاتی وجود دارد. در این پژوهش ضمن تبیین و نقد این دیدگاهها به تبیین رویکرد مبتنی بر حکمت و اندیشه اسلامی میپردازیم. طبق این دیدگاه بدن کالبد قدسی، مرکب کمال انسان و محلی برای پذیرش افاضه روح است. بازسازی این رویکرد، بستری برای تبیین چهارچوب نظری جایگاه بدن در ساختار وجود انسان و مواجهه عملی با بدن را فراهم میآورد.
The physical (bodily) aspect of Man is amongst his critical existential dimensions that play important roles in the formation of identity and establishment of relationship with individuals and community. Despite this importance, this dimension is neglected in research, especially in anthropology and psychology. The grandeur of the soul, adoption of negative attitudes toward the body, instrumental assumptions about the body, exclusion from the truth of Man, and maximal dualism (between soul and body) have marginalized the importance of the physical aspect of Man. In the view of some Islamic thinkers, the body is a negative issue, a human antagonist, a barrier to the soul, and a devil issue that deters human perfection. However, some serious considerations are associated with these views. In the current research, these views are explained and analyzed critically and an approach based on Islamic wisdom and thought is presented. Accordingly, the body is a divine container and a twin to the soul for human perfection. Reformulation of this approach lays the grounds for a theoretical framework that explains the position of the body in the structure of human existence and scientific investigation of it.
خلاصه ماشینی:
براي اهميت اين پژوهش نکات زير را ميتوان مطرح کرد: اول ) اهميت ساحت جسمي انسان : بدن ؛ ظرف ظهور هويت فردي انسان در نشئه مادي عالم است بدون وجود اين جنبه از انسان ، هويت او در اين نشئه آشکار نميشود و از يک منظر ديگر، بر اساس ديدگاه حدوث جسماني نفس ، با نبود بدن مادي، روح نيز حادث نميشود، از ين جهت شرط حدوث روح ، وجود بدن مادي است .
از دانش پزشکي و گرايش متنوع آن تا علوم روان شناسي و جامعه شناسي هر يک از جهات مختلف ساحت جسمي انسان را بررسي ميکنند، در کنار اين پژوهش ها که عمدتا تجربياند، وجود رويکرد مبتني بر حکمت و انديشه اسلامي ضرورت دارد تا يک منظر و افق نويني براي محققان علوم تجربي ، گشوده شود و در کنار نگرش هاي مادي و تجربي به بدن ، علم البدن ديني نيز مطرح گردد.
با مرگ ، حجاب بدن برداشته ميشود و نفس قدسي از چنگال جسم عنصري خلاص ميگردد (نراقي، ١٣٧٨: ٧٣٥-٧٣٧) در اين حالت به امراض باطنيه خود شعور پيدا ميکند و از آنها احساس تألم کند (طالقاني، ١٣٧٣: ٤٨٧)؛ اين طرز تفکر صرفا در بين عرفا و فلاسفه رايج نبود، بلکه علماي اخلاق نيز به آن باور داشتند (نراقي، ١٣٧٨: ٧٣٥).
مدح عوامل زوال ساحت جسمي بر اساس رويکرد ديگري، برخي از اشخاص به مراحلي از کمال ميرسند که بدن وبال آنها است و ازاين رو همواره در انتظار رهيدن از بدن هستند و اگر کسي آن را از بين ببرد به گونه اي خدمت به انسان کرده است .