چکیده:
ژاله قائممقامی از پایهگذاران ادبیّات زنان است. شعر ژاله دارای بنمایههای فکری است و شاعر برای احیای حقوق خود به شکلی کاملاً صریح، اعتراض خود را بیان میکند. از ویژگیهای زبانی اشعارش، سادگی و روانی است و از واژگان مهجور و متروک به دور است. بیشتر از ردیفهای فعلی اسـتفاده کرده است و درکاربرد ترکیبات نغز و تشبیهات زیبا، تواناست و عنصر تخیل در آثار او جایگاهی ویژه دارد. اشعار وی سرشار از مضامین نو و تعابیر بدیع میباشد. هنر تصویرگری شاعر بیشتر استفاده از آرایههای بیانی، استعاره، تشبیه و کنایه است. این استفاده در حدّ متوسط و رایج است؛ بهطوری که کلام را پیچیده و معنا را غیرقابل دسترس نکرده است. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار مطالعۀ کتابخانهای به بررسی سبکشناسی اشعار ژاله بپردازد و اشعار را در سه سطح زبانی، فکری و ادبی بر مبنای آمارهای دقیق تحلیل کند.
خلاصه ماشینی:
) که اغلب زنان با آنان ســر و کار دارند، در ســروده هايش درد دل ميکند و ســخن ميگويد و اين يکي از مشخصه هاي زنانه بودن شعر ژاله است » (واعظ و صادق زاده ، ۱۳۸۴: ۷۸).
ثريا باوري پور (۱۳۸۵) مقاله اي با عنوان «گذري و نظري بر شــعر و زندگي عالم تاج قائم مقامي» در مجله نقد و نظريه ادبي شماره ۱۴ و ۱۳ به رشته تحرير درآورده و در آن به معّرفي اين شاعر ناشناخته پرداخته اســت .
روح انگيز کراچي در کتاب «ســه زن ، شــاعراني از جنس حرمان ، اندوه و جســارت » (۱۳۸۰) انديشه ها و درون مايه هاي شعري و فکري پروين اعتصامي ، فروغ فرخزاد و عالم تاج قائم مقامي را در اين تريلوژي مورد بررسي و مطالعه قرار داده است .
غلامحسين يوسفي (۱۳۸۴) در مقالۀ «اولين شاعر فمينيست ايران ، ژاله قائم مقامي» به بررسي نخستين انديشه هاي فمينيستي مطرح شده در آثار به جا مانده از عالم تاج قائم مقامي پرداخته و او را نخسـتين شـاعر فمينيسـت در ايران ميخواند.
آخر اي زن جنبشــي کن تـا ببينـد عـالمي کآنچه ما را هســـت هم زان بيشــتر در مرد نيســـت (همان : ۴۹) او محدوديت هاي رّقت بار زنان جامعه را با مختصاتي معرفي ميکند: اطاعت و فرمان برداري از مردان ژاله انفعال ، ضعف رأي و انديشه و وابستگي اقتصادي را ريشه و علّت وضعيت بد زنان مي داند و غالب انتقادهاي قائم مقامي به اين موضوع اختصاص يافته است : گــويــنــد خــداي زنــان بــود مردي که بر او نام شــوهري اســـت مرد اســـت و خداي وجود ماســـت ني ني کـه بلاي مقـدري اســـت زن چيســـت خضــوع مجّســمي وان مرد غرور مصـــّوري اســـت (همان :۷۸) ستر و پاکدامني سابقه اعتقاد به مستور ماندن زن در عرف و باور جوامع بشري ، نياز به يادآوري و اثبات ندارد.