چکیده:
یکی از موضوعاتی که به واسطه محیی الدین ابن عربی به طور منسجم مطرح گردید، اندیشه وحدت وجود است. این اندیشه تاثیرات چشم گیری بر برخی اندیشمندان همچون بیدل دهلوی گذاشت. یکی از مسائل وحدت وجود، عشق در هستی است که ابن عربی و به تبع، بیدل در آثارشان به زوایای آن پرداختند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای در پی واکاوی تاثیر ابن عربی بر بیدل در مسأله عشق در هستی میباشد. یافتههای پژوهش عبارتاند از اینکه بیدل در رباعیات و غزلیات خود با طرح بحثهایی مانند سریان عشق در نظام وحدت وجود، اندوه و عشق، عشق مجازی و شهید عشق در راستای مکتب وحدت وجود پرداخته که با نظام عرفان اسلامی ابن عربی هماهنگ است. حضور عشق در عرفان حضوری نشاط آفرین و هیجانانگیز است. از نگاه ابن عربی و بیدل عشق در همه هستی مبتنی بر تفسیر عرفانی از وجود سریان دارد. در این تفسیر عشق همان نَفَس رحمانی است که حرکت و جنبش دایرة وجود در قوس نزولی و صعودی بر آن تکیه دارد.
One of the issues raised up constantly through Mohiyeddin Ibn Arabi is the idea of unity of existence. Like other ideas, this thought has had a dramatic effect on some Indian thinkers, such as Bidel Dehlavi. One of the issues of the unity of existence is love in the Being that Ibn Arabi and, consequently, Bidl had in their works at its angles. This article is based on a descriptive-analytical method and citing library resources to explore the impact of Ibn Arabi on Biddle on the issue of love in the universe. The findings of the research are that Biddle has been dealing with the Islamic mystic system of Ibn Arabi by introducing discussions such as the series of love in the system of unity of existence, grief and love, virtual love, and martyr Love in the course of the Unity School of Being. The presence of love in the mysticism is exhilarating and exhilarating. From the perspective of Ibn Arabi and Bidel, love exists in all the mystical interpretation of existence based on mystery.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش عبارتاند از اینکه بیدل در رباعیات و غزلیات خود با طرح بحثهایی مانند سريان عشق در نظام وحدت وجود، اندوه و عشق، عشق مجازي و شهيد عشق در راستای مکتب وحدت وجود پرداخته که با نظام عرفان اسلامی ابن عربی هماهنگ است.
از نگاه ابن عربی و بیدل عشق در همه هستي مبتني بر تفسير عرفاني از وجود سريان دارد.
هدف از انجام اين پژوهش، بررسي سير انديشة وحدت وجودي ابن عربي به عنوان یکی ازمتعالی ترين انديشههای عرفان اسلامي، در شعر يكي از بزرگ ترين شاعران فارسي سراي شبه قارة هند است.
» (ابنعربي، 1381، ج 6: 8-457) غير نيرنگ تحير در مقابل هيچ نيست بينقابيهاي ما معشوق و عاشق ميشود (بیدل1387: 1062) از عشق چه ميگويي، از حسن چه ميجويي مجنون همه ليليگير، ليلي همه مجنونها (همان، 614) اين دوگانگي اعتباري و خيالي نتيجه تمايزي است كه در سير نزولي وجود ايجاد شده است.
در اين يكتايي و يكتانگري دشمن، دوست ميشود و هر اعتقادي بر اساس وحدت وجود در جاي خود است چون«هر محبّ عاشقي،جز نفس خويش را عاشق نيست.
» (فروهر، 58:1387) غيرنوميدي سر و برگ شهيد عشق چيست از سر افتاده اينجا خونبها افتاده است (بيدل، 906:1387) 3- نتیجهگیری: با توجه به آن چه بیان گردید، ابن عربی در رشد عرفان اسلامی نقش مهمی ایفا نمود وی توانست مباحثی همچون وحدت وجود را به طور شایستهای تبیین نماید.