چکیده:
هر مکلفی در صورتی که به تکلیفی علم حاصل کند آن تکلیف نسبت به او منجّز میشود. یعنی باید به آن تکلیف عمل نماید و در صورت ترک کردن آن تکلیف مستحق عقاب خواهد بود. این در صورتی است که تکلیف به صورت تفصیلی برای مکلف معلوم باشد. ولی اگر معلوم مکلف دچار اجمال باشد و اصطلاحا مکلف علم اجمالی به تکلیف داشته باشد این پرسش مطرح میشود که آیا علم اجمالی هم مانند علم تفصیلی منجّز تکلیف است یا نه؟ قول مشهور این است که آنچه که منجّز تکلیف است علم است و تفاوتی بین تفصیل و اجمال علم وجود ندارد. اما قائلین به منجّز بودن علم اجمالی شروطی را به عنوان شرط تنجیز علم اجمالی بیان نمودهاند. این مقاله به بررسی این شروط از منظر مرحوم شیخ انصاری و مرحوم میرزای نائینی میپردازد.
خلاصه ماشینی:
مثلاً اگر علم اجمالی داریم که در بین این سه ظرفی که وجود دارد یکی از آنها خمر است در این صورت تنها میتوان از محتوای دو ظرف استفاده نمود و نمیتوان مرتکب تمام اطراف شد.
در علم اجمالی هر چند هر کدام از اطراف صرف نظر از وجود طرف دیگر، مشکوک است و از آنجا که شک در موضوع اصول أخذ شده است لذا میتوان در آن طرف اصل ترخیصی جاری نمود ولی به دلیل اینکه این شک تنها در یک طرف وجود ندارد بلکه در همه اطراف موجود است لذا دو حالت متصور است: 1.
براى مثال، در جایى كه مكلف، به نجاست یكى از دو ظرف «الف» و «ب» علم اجمالى دارد و سپس از راهى به نجاست ظرف «الف» علم وجدانى تفصیلى پیدا مىكند، تكلیف اجتناب از ظرف «الف» بر او تنجز پیدا نموده و شك در ظرف «ب» نیز تبدیل به شك بدوى شده و نسبت به آن اصل برائت جارى مىگردد؛ بنابراین، علم وجدانى تفصیلى سبب از بین رفتن و انحلال حقیقى علم اجمالى سابق مىشود انحلال حکمی: همانطور که بیان شد شک در موضوع اصول عملیه أخذ شده است بنابراین در هر یک از اطراف علم اجمالی صرف نظر از وجود طرف دیگر میتوان اصل جاری نموده و حکم به جواز ارتکاب یا ترک نمود.
مثلاً اگر مکلفی علم اجمالی داشت که یا این ظرف نجس است یا ظرف دیگری نجس است که از دسترس او خارج است در این صورت نسبت به همین ظرفی که در دسترس او میباشد هم تکلیفی ندارد و با اجرای اصل برائت حکم به عدم وجود اجتناب مینماید.