چکیده:
«ارتکاز» یکی از قواعد مهم و گذار در تفسیر متون دینی است. فقهادر تفسیر متون
دینی بارهابه این قاعده تمسکه و با توجه به این مهم حکم شرعی رااستباط کردهاند. از
آنجا که لین قاعده به طور مستقل در کتب فقهی و اصولی بحث نشده است. زوایای
مختلف و ظرفیت های بالقوه آن مغفول مانده است. این نوشتار با ارائه تعریفی جامع از
ارتکا و تبیین زوبای آن درصدد احبای ظرفیت های شگرف آن است. این قاعده در
اثبات و نفی بعضی حقوق نیز کارایی منحصر به فردی دارد و کمک می کند در طرح
مباحت اصولی, همچون ضد حجیّت خبر واحد و حجیت قول لغوی، در جست و جوی
دلایل متعدد نباشیم و از طولانی شدن مباحث جلوگیری کنیم.
خلاصه ماشینی:
آیا تصور او از موضوع صحیح است تا بتوان با تأییدی مختصر گفتوگو را آغاز کرد؟ یا تلقی کاملا غلط و درهمریختهای دارد که در این صورت گوینده باید از ابتدا همه ابعاد موضوع را با شرح و بسط کامل بیان کند؟ بنابراین، ارتکاز اولیه مخاطبان مانند سنگ خامی است که سنگتراش تمام ضربههایش را برای رسیدن به شکل مطلوب بر آن پیاده میکند.
2. دلیل حجیت ارتکاز مراد از حجیت ارتکاز، حجیت بی قید و شرط و مطلق آن نیست؛ بلکه معتقدیم اگر شارع آن را قبول نداشته باشد، تصریح به خلاف میکند و اگر در موردی با وجود ارتکاز، مخالفتی با آن نکرد به معنای تأیید آن است؛ از این رو، از باب «تقریر معصوم» این ارتکاز حجت است و طبق آن عمل میشود.
شارع حکیم نیز همین شیوه را دارد و دین را برای بهرهگیری و استفاده مردم تشریع کرده است، از این رو، اگر منظوری خاص داشته باشد، حتما بیان میکند.
ذکر این نکته ضروری است که بزرگانی همچون صاحب کفایه معتقدند اگر در موردی قدر متیقن باشد ولی شارع مطلق را اراده کرده باشد، بر شارع لازم است که تصریح کند که منظورش قدر متیقن نیست و موضوع حکم «مطلق» است، وگرنه مخل غرض مولا است و مکلف طبق همان قدر متیقن عمل میکند.
باید توجه داشت که این صورت قیاس صحیح نیست؛ زیرا عرف در اینجا درصدد قیاس مصطلح اصولی نیست؛ بلکه با توجه به عمل خود پیامبر(ص) برای او این ارتکاز شکل گرفته که در نمازهای واجب، قنوت واجب نیست، از این رو در نماز جمعه، که یکی از نمازهای واجب است، نیز همان حکم عدم وجوب را جاری میکند.