چکیده:
به جهت اوضاع مشابه اجتماعی و فرهنگی دو ملت ایران و عراق، در این مقاله سعی شده است تا با تکیه بر مضامین دینی اشعار محمد مهدی جواهری و محمد حسین شهریار، موارد اشتراک و اختلاف دیدگاه این دو شاعر بزرگ در مورد دین مورد بررسی قرار گیرد. جواهری در شعر خود به بیان موضوعاتی چون خرافه زدایی و قشر زدایی دینی می پردازد، در این زمینه جواهری به دنبال اصلاح در دین می باشد. همچنین نگاه شهریار در اشعار دینی، نوعی نگاه بنیادین است و به تبیین و توضیح شاخص های اصلی دین می پردازد. این مقاله تطبیقی است میان اندیشه های دینی این دو شاعر نو کلاسیک که با حفظ سنت و نگاهداشت نظام فنی شعر قدیم با طرح اندیشه های نو در شعر خویش، قصد اصلاح جامعه ی محروم و خرافه گرا و پر آشوب کشور خود را داشتند و اشعار خود را در خدمت مردم قرار دادند.
خلاصه ماشینی:
"ش،ص 68) جواهری درباهر دشمنی و کینه جویی بنی امیه و نیز حکومت یزید دائم الخمر برمسلمانانو توجهیاش نسبت به مراسمهای مذهبی و دینی،میگوید: {Sو ما زالت الأضغان به ابن«أمیة»تراجع منه القلب حتی تحجرا#فکل أمور المسلمین بساعة من المجلس الزاهی تباع و تشتریS} (جواهری،جلد دوم،2000 م،ص 254) شهریار نیز درباره کینه و دشمنی بنی امیه و هدف شوم یزید که همان نابود کردن دیناسلام بود میگوید: {Sیزید جلوه کار حسین(ع)میپوشد ز زینب است که این جلوه روز افزون شد#از این مبارزه بشکفت خاندان علی(ع)چنانکه نسل پلید امیه موهون شدS} {Sو طاف بأرجاء الجزیرة طائف من الحزن یوحی خیفة و تطیرا#وساءل کل نفسه عن ذهوله أفی یقظة قد کان أم کان فی کری#و ما انتفضوا إلا و رکب«ابن هاشم»عن الحج«یوم الحج»یعجله السریS} (جواهری،جلد دوم،2000 م،ص 253) شهریار نیز به بیان چگونگی حرکت امام حسین(ع)به همراه خانوداهاش به سمت کربلامیپردازد: {Sشیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین(ع)#روی دل با کاروان کربلا دارد حسین(ع)#بردن أهل حرم دستور بود و سر غیب ورنه این بی حرمتیها کی روا دارد حسین(ع)#سر به قاچ زین نهاده،راه پیمی عراق مینماید خود که عهدی با خود دارد حسین(ع)#دشمنانش بیامان و دوستانش بیوفا با کدامین سر کند،مشکل دو تا دارد حسین(ع)#آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین(ع)S} (شهریار،جلد اول،1387 ه."