چکیده:
در میان ادبیات جهان، دو ادب فارسی و عربی با وجوه مشترک فراوان می توانند سهم به سزایی را در پژوهشهای تطبیقی داشته باشند. خردورزی و عقل مداری و به تعبیر زیباتر حکمت، یکی از این وجوه مشترک و قابل مقایسه است. امروالقیس کندی سرآمد سخنسرایان عرب در یک کفه ترازوی این قیاس و رودکی سمرقندی، آدم الشعرای شعر فارسی در کفه دیگر جای گرفته است. امروالقیس، روزنه هایی از حکمت جاهلی را با استمداد از فطرت و تعالیم گذشته و تجربه زندگی در اشعارش پیاده کرده و رودکی نیز با همین مفاهیم یادشده، ولی با در دست داشتن گنجینه مهم تر، یعنی اسلام، که چشمه بینش و خردورزی است، پا به عرصه شعر نهاده است.
خلاصه ماشینی:
"رودکی نیز،که شاعریتی آکنده از خرد و عقل و حکمت دارد،رهیافتهای مجد وفضیلت را در ابیاتی توضیح میدهد و این که با سعی و تلاش میتوان با فضیلت شد؛راهبه سوی دستیابی علم و بزرگی انبیا باز است و نگه داشت روح در زندان تن جایز نیست: {Sاندر بلای سخت پدید آرند#فضل و بزرگمردی و سالاریS}(رودکی،1382:112) {Sمرا زمنصب تحقیق انبیاست نصیب#چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟#برای پرورش جسم و جان چه رنجه کنم؟#که حیف باشد روح القدس به سگبانیS}(همان:9113 5-2-بیاعتنایی به دنیا؛دنیامداری با نگاه به ناپایداری آن سرتاسر دیوان امرؤ القیس بازتابی است از زندگی عملی شاعر که چگونه روزگار را در&%02013JTAG020G% میپروراند،از خواری و زبونی فاصله میگیرد وسعیاش را در مال و معیشت خلاصهنمیکند.
رودکی نیز،که شاعریتی آکنده از خرد و عقل و حکمت دارد،رهیافتهای مجد وفضیلت را در ابیاتی توضیح میدهد و این که با سعی و تلاش میتوان با فضیلت شد؛راهبه سوی دستیابی علم و بزرگی انبیا باز است و نگه داشت روح در زندان تن جایز نیست: {Sاندر بلای سخت پدید آرند#فضل و بزرگمردی و سالاریS}(رودکی،1382:112) {Sمرا زمنصب تحقیق انبیاست نصیب#چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟#برای پرورش جسم و جان چه رنجه کنم؟#که حیف باشد روح القدس به سگبانیS}(همان:9113 5-2-بیاعتنایی به دنیا؛دنیامداری با نگاه به ناپایداری آن سرتاسر دیوان امرؤ القیس بازتابی است از زندگی عملی شاعر که چگونه روزگار را در&%02013JTAG020G% مستی و خوشگذرانی و شکار گذرانیده است و گاه خود شاعر،دیگران را هم به زندگی درپرتو این اندیشه و عمل توصیه میکردهاست."