چکیده:
هر چند عین القضات تفسیری مستقل از قرآن مجید از خود به یادگار نگذاشته است، اما سراسر آثار او مزین به آیات قرآن و تفسیر و تاویل آنست. او مراتب فهم قرآن را در چهار مرحله خلاصه می نماید: الف- مشاهدهی کلمات به شکل حروف متصل ب- عرضه ی جمال قرآن به شکل حروف منفصل ج- تحول حروف به نقط د- محو نقط و قرائت بیاض قرآن در فهم این مراتب، درک معنی و جایگاه حروف و نقط از دیدگاه عین القضات اهمیت خاصی دارد. در این مجال برآنیم تا فهم و دریافت خود را از مجموع عبارات پراکنده ای که عین القضات دربارهی مفهوم حروف، به ویژه حروف مقطعه و نیز نقط در آثار خود عرضه داشته، بیان کنیم و ببینیم آیا نگاه او در باب حروف و نقط و نیز تاویل هایش از حروف مقطعه با آنچه مفسران و عرفای پیش از او بیان کرده اند، مرتبط است یا آنچه گفته است حاصل یافته ها و دریافته های خود اوست.
خلاصه ماشینی:
فصلنامهی لسان مبین(پژوهش ادب عربی) (علمی – پژوهشی) سال سوم، دورهی جدید، شمارهی ششم، زمستان 1390 دیدگاه عین القضات در باب حروف، حروف مقطعه و نقط دکتر زهرا پارساپور استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چکیده هر چند عینالقضات تفسیری مستقل از قرآن مجید از خود به یادگار نگذاشته است، اما سراسر آثار او مزین به آیات قرآن و تفسیر و تأویل آنست.
در این مجال برآنیم تا فهم و دریافت خود را از مجموع عبارات پراکندهای که عینالقضات دربارهی مفهوم حروف، به ویژه حروف مقطعه و نیز نقط در آثار خود عرضه داشته، بیان کنیم و ببینیم آیا نگاه او در باب حروف و نقط و نیز تأویلهایش از حروف مقطعه با آنچه مفسران و عرفای پیش از او بیان کرده اند، مرتبط است یا آنچه گفته است حاصل یافته ها و دریافته های خود اوست.
برای نمونه نسفی در تفسیرش، تأویلات خود را از حروف مقطعه بر اساس حرف آغازها بیان داشته است: طسم: سوگند به طول و سنا و ملک ما(نسفی، 1354، ج2: 526) طس: سوگند به طالبان و سؤال سائلان(همان،ج2 :542) صوفیه این ویژگی حروف مقطعه را به همهی حروف قرآن نسبت دادند.
» (عینالقضات، 1373: 245) از آن چه در باب نقطه بیان شد، میتوان نقطه را از نگاه عینالقضات نشان وحدت حقیقی دانست که سالک با طی مراتب کمال میتواند از کثرت آیات و کلمات و حروف قرآن به ادراک نقطهی وحدت که منشأ همهی آنهاست نایل آید و سپس با کسب معرفت بیشتر حتی آن نقطه نیز محو میشود و سواد مصحف جای خود را به بیاض معنی خواهد داد.