چکیده:
در انواع روابط معنایی بین الفاظ، ترادف یکی از مباحث لغوی و به مثابه پدیده ای تلقی می شود که همواره محل مناقشه بوده است. موافقان و مخالفان با استناد به مصادیق آن به اثبات یا رد واژگان مترادف پرداخته اند و به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر کلمات قرآنی دارد، در متون تفسیری و در ذیل مباحث ادبی مورد توجه مفسران قرارگرفته است. در این مقاله پدیده ترادف در تفسیر مجمع البیان، بنا به جایگاه برجسته ادبی آن، مورد کندوکاو قرار گرفته است. از این رو با نگاهی به پیشینه ترادف در زبان ادبی و اشاره به دیدگاه های موافقان و مخالفان و تحلیل آن، ترادف در علوم قرآن و جایگاهش در مجمع البیان را مورد ارزیابی قرار داده است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی به ترادف تام قائل نبوده است و اگر در تفسیر مجمع البیان از کلمات متقارب المعنی سخن گفته، صرفا برای تفهیم و تقریب به ذهن مخاطبان بوده و حداکثر اعتقاد به نوعی ترادف جزئی داشته است.
خلاصه ماشینی:
بررسی نمادهای ترادف و تحلیل آنهادر تفسیر مجمع البیان محسن قاسمپور{o1o} عبّاس اقبالی{o2o} مرضیّه صالحپور{o3o} چکیده: {IBدر انواع روابط معنایی بین الفاظ،ترادف یکی از مباحث لغوی و به مثابۀ پدیدهایتلقی میشود که همواره محل مناقشه بوده است.
ازاینرو با نگاهی بهپیشینۀ ترادف در زبان ادبی و اشاره به دیدگاههای موافقان و مخالفان و تحلیل آن،ترادف در علوم قرآن و جایگاهش در مجمع البیان را مورد ارزیابی قرار داده است.
این موضوع همچنین به مثابه یکی از انواع روابط معنایی بینالفاظ از موضوعات چالشبرانگیز زبانشناسی و از جمله در زبان عربی و متونتفسیری است؛زیرا برخی عالمان به چنین رابطهای اعتقاد ندارند و الفاظ مترادف را ذیلفروق لغت توجیه میکنند و در مقابل،بسیاری در پی اثبات ترادف در زبان عربی برآمده و دلایل و شواهدی ارائه کردهاند.
از نظر برخی محققان دلایل دیگری نظیر جایگزین شدنبسیاری از صفات به جای موصوف و عدم تفکیک بین معانی حقیقی و مجازی و انتقالبسیاری از واژهها از زبانهای دیگر به زبان عربی،از زمره دلایل وجود ترادف در زبانعربی ولو به نحو جزیی است.
(همو،156/1)بنابراین طبرسی بین«شک»و«ریب»تفاوت معنایی قائل شده است و این دو را مترادف تام نمیداند.
»(همان) با توجه به معنایی که طبرسی برای این دو بیان کرده و اشارهای که به نظر مبردنموده است،او بین این دو کلمه(شرعۀ و منهاج)ترادف جزئی قائل شده است و معتقداست که عطف این دو به دلیل تفاوتی است که در آنها وجود دارد.
بررسی موارد بالا و نیز کلمات دیگری که گمان ترادف بین آنها میرود،از این موضوع حکایت دارد که طبرسی ضمن اشاره به اشتراکات معنایی آنها،تفاوتهایمعنایی را نیز مدنظر داشته است.