چکیده:
در این مقاله که نوشته «فردریک لیمهویس» (Frederik Leemhuis) خاورشناس هلندی است، گزارش اجمالی از روند شکلگیری قرائات قرآن ارائه شده، سپس سیر تکوین و تحول قرائات در ادوار مختلف تاریخ قرائات همراه با مهمترین کتابها در این حوزه بررسی شده و در ادامه، به ملاکهای پذیرفته شده در باب تعیین قرائات متواتر، مشهور و شاذ اشاره شده است. نویسنده سیر تاریخی تثبیت و رواج یافتن قرائات قراء چهاردهگانه در مناطق مختلف جهان اسلام را در جریان مرحله نقطه و اعرابگذاری قرآن مورد مطالعه قرار میدهد.در دو مورد، فصلنامه پژوهشهای قرآنی نگاه انتقادی داشته است که در پانوشت تذکر داده شده است.
In this article، written by the Dutch orientalist Frederik Leemhuis، a brief report is presented about the gradual formation of the readings (qarā’āt) of the Qur’ān. Then، the course of development of the readings in different historical periods is reviewed along with the most significant books in this respect. In conclusion، the accepted criteria on determining the obvious and the isolated recurrent (mutawātir) readings are touched upon.
The writer studies the historical development of the establishment and prevailing of the readings of the fourteen reciters in different regions of the Muslim world in the process of punctuation and diacritical marking of the Qur’ān.
خلاصه ماشینی:
"اگر چه ظاهرا واژه «حرف» به ویژه در مورد قرائات ابنمسعود [بر قرائت] ترجیح دارد، هر دوی این واژهها، یعنی حرف و قرائت، هم برای قرائتهای مصحف عثمانی، و هم برای قرائتهای غیر عثمانی در یک معنا و به جای یکدیگر به کار رفتهاند.
ابن مجاهد برای اعمال معیارهای خود، قرائتها و قراء موثق را در شهرهایی که نخستین مصاحف عثمانی به آنها فرستاده شد، انتخاب و معرفی کرد؛ مدینه: نافع بن عبدالرحمن (م ۱۶۹)؛ مکه: عبدالله بن کثیر (م۱۲۰)؛ کوفه: عاصم بن ابی النجود (م۱۲۷)، حمزه بن حبیب بن زیات (م۱۵۶)، علی بن حمزه کسایی (م۱۸۹)؛ بصره: ابوعمرو بن علاء (م ۱۵۴)؛ دمشق: عبدالله بن عامر (م ۱۱۸).
در عین حال دیدگاههای آنان را در مورد ادغام صامتهای بدون مصوت در نخستین حرف مشابه واژه پس از خود بیان میکند، مانند اینکه آیا «بل رفعه الله الیه» (یعنی خداوند او را به سوی خودش بالا برد) باید «برفعه الله الیه» تلفظ شود یا خیر؟ به گفته ابن مجاهد، این ویژگیها نشانگر شیوههای کاملا متفاوت قرائت هستند که به احتمال زیاد، تفاوتهای اساسی لهجهها را در تلفظ عربی نشان میدهند.
اینکه سه معیار ابن مجاهد تدوین دوبارهای از معیارهای روزگار مکی بن ابیطالب است یا خیر، کاملا روشن نیست، اما این بحث که مطابقت با رسم عثمانی به خودی خود مورد اجماع یا توافق کلی بوده است، امکان افزودن چهار قاری دیگر به فهرست را فراهم کرد؛ چهار قاری پس از قراء دهگانه."