چکیده:
وقوع انقلاب اسلامی را میتوان بزرگترین رویداد مهم در حوزهی مذهب تشیع در قرن حاضر دانست. انقلاب ایران منجر به اهمیت یافتن تشیع به عنوان کانونی ژئوپلیتیک در جهان شد. به نظر میرسد انقلاب اسلامی ایران باعث رشد و ارتقای سطح فکری و بینش سیاسی شیعیان کشورهای منطقه شده و در تشکیلاتی شدن آنان نقش داشته است. در کنار صدور انقلاب، که امری ارادی است، شاهد بازتاب انقلاب اسلامی به مثابه امری غیر ارادی در سطح جهان هستیم. ایدئولوژی این انقلاب و حضور رهبری کاریزماتیک آن منجر شد تا شیعیان جهان شیفتهی این انقلاب شوند. بنابراین تبیین جایگاه ژئوپلیتیکی شیعیان بعد از پیروزی انقلاب ایران، از اهمیت ویژهای برخوردار است. پژوهش حاضر ناظر به این پرسش است که بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر ژئوپلیتیک شیعه چه تأثیراتی را در پی داشته است؟ بنابراین تلاش میشود تا بازتاب انقلاب ایران در متن خیزش جهانی اسلامی ارزیابی شود. مفروض پژوهش حاضر بر این مبنا استوار است که بازتاب جهانی انقلاب ایران بر گسترش ژئوپلیتیک شیعه هم مستقیم و هم غیر مستقیم بوده است. از این رو انقلاب اسلامی به مثابه نمونهای الهام بخش برای تشیع بوده است. انقلاب ایران منجر به اهمیت یافتن مذهب شیعه در جهان، به عنوان یک ایدئولوژی مبارزاتی شد. بازتاب این امر در جوامع شیعی به صورت رشد خودباوری، توجه به شیعه به عنوان عامل هویت و وحدت جمعی شد، از این رو شیعیان در جهت رشد و ارتقای جایگاه سیاسی خود گام برداشته و با تأسیس یا تقویت احزاب و گروه های سیاسی به حضور و نقشآفرینی در ساختارهای سیاسی کشورهای خود پرداختند. این فضا زمینه را برای ارائهی الگویی انقلابی و وحدتآفرین میان مسلمانان جهان ایجاد نموده و باید از مخاطرات ناشی از منازعات بین مذهبی که باعث تشتت و تفرق جهان اسلام میشود برحذر باشد.
خلاصه ماشینی:
"در بحث ژئوپلیتیک شیعه دو دیدگاه مهم قابل بررسی است که یکی منجر به برداشتی افراطی از خیزش شیعیان منطقه و لذا تصویری خطرآفرین از ایشان در میان کشورهای اسلامی منطقه و برهم زنندهی وحدت جهان اسلام (که امام خمینی( بدان تأکید داشتند) میشود و دیگری بر عنصر بیداری و آگاهی شیعیان و ارائهی الگویی انقلابی برای تمام مسلمانان جهان جهت مقابله با استکبار و امپریالیسم جهانی تأکید دارد و از برداشتهای افراطی و التقاطی به دور است.
در مقدمهی قانون اساسی آمده است: «قانون اساسی با توجه به محتوای انقلاب اسلامی ایران، که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود، زمینهی تداوم این انقـلاب را در داخل و خارج کشور فراهم میکند، به ویژه در گسترش روابط بینالمللی با دیگر جنبشهای اسلامی و مردمی، میکوشد راه حل تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم را در تمامی جهان فراهم آورد».
مسلما این ایفای نقش مرکز اخلاقی اسلام در خدمت رفع نیازهای خود دولت نیز قرار میگیرد؛ اما اگر بتواند ادعا کند که در ایجاد نوعی خصلت اسلامی در سیاستهای منطقه ای، قدرت اخلاقی منحصر به فرد است، میتواند یک ایدئولوژی پرداخته و یا منبع اقتداری برای سیاست خارجی خود فراهم آورد (فولر، 1373، 34).
از این رو بازتاب انقلاب را میتوان در مرکزیت یافتن مبارزهی شیعی نیز دانست؛ حضور بیشتر در مساجد و رونقگیری مساجد، استفاده از مسجد به عنوان سنگر برای مبارزهی سیاسی، تغییر محتوای سخنرانان مذهبی، تأسیس سازمانهای مذهبی و مبارز، اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه، الهامگیری از تاکتیکهای مبارزاتی انقلاب اسلامی، بیان مطالبات اجرای شریعت اسلامی و احترام به شعائر مذهبی، بیداری اسلامی و اعتماد به نفس سیاسی (برزگر، 1382، 62)."