خلاصه ماشینی:
"این نکته را لازم میدانم یادآور شوم که او(سید کاظم)،حاج ملا هادی سبزواری(صاحب منظومه)را بر پدر خود (سید محمد)-که او نیز عالمی بزرگوار و پرمایه بود-مقدم میداشت و داستان زیر مؤید این مطلب است:در کتابخانه آستان قدس رضوی،کتابی از مرحوم سید محمد عصار یافتم که در آن به نقد شرح منظومه سبزواری پرداخته و نحوه عرضه مطالب فلسفی را به گونهای دیگر پیشنهاد کرده بود.
شاید این نکته درباره صرف و نحو نیز قابل تأمل باشد،خاصه که با نقد تندی بر صیغهسازی و ذهنگرایی نحوی در بدو ورود طلاب برای تحصیل مبتنی است: <<طلبه در مبادی امر تحصیل،باید سعی در مختصرات علم صرف و نحو و علم معانی و بیان نماید،برای اینکه بتواند به قواعد صرفیه،مجرد و مزید از افعال و اسما را تمیز بدهد که به داشتن آن بتواند رجوع به لغت کند و لغت عرب را از کتب لغویه که به فارسی یا عربی نوشته شده رجوع و معنای لفظی را[که]در عبارتی یا خبری یا آیهای است بفهمد و به دست بیاورد.
و هرچند کسی به این مرید جاهل معایب و مثالب مرشد و پیر را بیان کند،اصلا در او اثری نکند جز دشمنی و بغض و یا حمل نصایح مشفقانه او بر حسد جلب توجه است به خود: زین مرید مرشد اینجان پسر تا توانی فی الحذر،ثم الخذر نه صلاح دین نه دنیا دیدهاند دل خوشاند این قوم از تسخیر خر چون گیاه موذی اندر کشتزار جز ضررشان نیست تأثیر دگر باید آنها را ز جا برکند و سوخت تا نبخشد کشت را سوء اثر یعنی اینها گمرهانند و مضر جایگاه گمرهان هستی سقر>>51 این هم نمونهای از شعر-بلکه نظم مرحوم عصار بود."