چکیده:
افزایش چشمگیر جمعیت،گسترش شهرنشینی و توسعه صنعت موجبات تغییرات اساسی را در ساختارهای اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و خانوادگی فراهم نموده است.انزوای فوق العاده خانوادههای هستهای،افزایش طلاق،ظهور خانوادههای تک سرپرست،از بین رفتن نقشهای سنتی،آزادی بیش از حد در سبک زندگی و انتخاب همسر،گسترش فردگرایی و مادیگرایی افراطی،ورود زنان به بازار کار... این تغییرات و دگرگونیهای پیاپی مشکلات روحی روانی و اجتماعی زیادی را بر افراد جامعه تحمیل نموده است. به دلیل ایجاد دگرگونی عظیمی که در سبک زندگی مردم به وجود آمده است،سبک و شیوه سنتی که در خانواده گسترده و مناطق روستایی و کوچک مرسوم بوده،دچار تحولات بنیادی شده و روز به روز مسائل و مشکلات جدیدی برای فرد و جامعه آفریده و به اضطراب،نگرانی و هراس افراد جامعه افزوده است.در این راستا ابتدا نقش دین و برخی از کارکردهای آن به عنوان یک نیاز فطری مورد مداقه و بازبینی قرار گرفته،سپس به اختصار سلامتی و بهداشت روان توضیح داده شده،و در انتها نقش اعتقادات مذهبی در کنار آمدن با زندگی و خوب زیستن و چگونگی حفظ بهداشت روانی با ذکر تحقیقات و پژوهشهای متعدد به تصویر کشیده شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این راستا ابتدا نقش دین و برخی از کارکردهای آن به عنوان یک نیاز فطری مورد مداقه و بازبینی قرار گرفته،سپس به اختصار سلامتی و بهداشت روان توضیح داده شده،و در انتها نقش اعتقادات مذهبی در کنار آمدن با زندگی و خوب زیستن و چگونگی حفظ بهداشت روانی با ذکر تحقیقات و پژوهشهای متعدد به تصویر کشیده شده است.
بدان سان که میتواند بر همه انگیزهها،اندیشهها،احساسات و عواطف،اعمال ورفتار او تأثیر گذارد و به زندگی انسان معنی و مفهومی داده و یا او را به پوچی و بیمعنایی رهنمون سازد(کمالی،521) از روزگار هوسرل تا به امروز این اندیشه که دانش و صنعت نتوانسته پناگاه امن انسان باشد تداوم یافته و در عرصههای نظری و عملی دلایل دیگری بر اثبات آن اندیشه آورده شده است و نمونه عینیاش جامعه آمریکا و برخی از کشورهای پیشرفته اروپایی هستند که به لحاظ علمی و فنی سرآمد کشورهای جهان هستند ولی با سقوط اخلاقی و آسیبهای روانی اجتماعی عدیدهای روبرو هستند.
در انتها با توجه به این واقعیت که تعاریف و برداشتها از بهداشت روانی تا حدودی متفاوت بوده و توافق و اجماع کامل در این زمینه وجود ندارد،طبقهبندی زیرا را که میانگینی از نظرات و دیدگاههای مختلف است ارائه میگردد:1-نگرش مثبت فرد به خود دیگران و جامعه،2-داشتن رابطهء دوستانه و رضایتبخش با دیگران،3-پذیرش مسئولیت در قبال مسائل و رفتار فردی خویشتن،4-درک صحیح از واقعیت و داشتن کارکرد شناختی منطقی،5-مهار عقلائی و منطقی احساسات و عواطف،6-عملکرد صحیح و یکپارچگی روانی و استقلال شخصیتی،7-اداره حوادث اضطرابآور و پیشبینی نشده،8-مشارکت در فعالیتهای مثبت،سازنده و مولد،9-کنار آمدن با سبک و شیوه زندگی و داشتن شادابی،نشاط و احساس امنیت و آرامش خیال."