خلاصه ماشینی:
گوته این واژه را برای نشان دادن پیوستگی دو مرد و دو زن در رمان عشقی خود بکار میگیرد و که چکیده آن به شرح زیر است: بارون ثروتمندی بنام ادوارد در سنین کمال با معشوق دوران جوانی خود- شارلوته،پیوند زناشوئی میبندد.
لیکن این رمان پایان غمانگیز دارد:هنگامی که کار به رسوائی میکشد، اوتیلیه از شدت اندوه عشق در میگذرد و چندی بعد بارون را نیز بیجان مییابند، و به خواست همسرش شارلوته،او را در کنار اوتیلیه بخاک میسپارند.
برای قهرمان رمان نوین این وحدت نظام درونی زندگی که آمیخته با معنا و مفهوم باشد دیگر نه وجود دارد و نه قابل تجزیه است؛و نیز جستجو و تلاش دریافتن هذدف زندگی و آرامش خاطر از طریق نزدیکی با خدا برایش بصورت مشگلی درمیآید.
اما برای قهرمان رمانهای نوین اصولا چنین مسئلهای بنام آرمانی یا هدف نهائی مطرح نیست.
چون برای خود نویسنده این رمانها هم چنین موضوعی مطرح نیست.
انسانی که خود را پیوسته در معرض بحران و تهدیدهای اقتصادی میبیند و در نتیجه در این دنیای صنعتی که ماشین بر نظام جامعه فرمانروا است،همواره در تشویش و نگرانی است،و حتی طبیعت هم برایش مفهوم دیگری پیدا کرده است،لذا چنین آدمی دیگر با انسانهای دوره- های گذشته خود نمیتواند وجوه اشتراکی داشته باشد.
اما رماننویسی که امروز مانند روزگاران گذشته انسان را در دنیای خودش تصویر میکند،چه باید بکند؟آیا میتواند یا باید انسانی را پیش چشم قرار دهد که در دنیای دیگری جای دارد؟و یا آنکه باید انسان همین روزگار و دنیای او را بنمایاند،انسانی که در چنگال کار و مشکلات زندگی ماشینی امروزه گرفتار شده است.