چکیده:
اکثر زنان در دنیا نیاز به حمایت بنیادی در کارکرد زندگی انسانی دارند. تفاوت های ناحیه ای در دسترسی به منافع توسعه بر اساس جنسیت در ایران وجود دارد. این پژوهش به دنبال آن است تا با توجه به تفاوت مناطق مختلف کشور به لحاظ نوع سکونت گاه جغرافیایی و تمرکزگرایی و تخصیص امکانات به مراکز استان ها و کلان شهرها و درج? توسع? انسانی، سطح توسعه یافتگی مناطق مختلف را ارزیابی نموده و سپس به مطالع? رابط? بین سطح توسعه یافتگی با شاخص فقر انسانی بر پای? میزان محرومیت افراد جامعه در سه زمین? اساسی زندگی انسانی(طول عمر، دانش و آگاهی، سطح زند گی قابل قبول) بپردازد. تا حد امکان در این ارزیابی تفاوت های جنسیتی در میزان محرومیت نیز، در نظر گرفته می شود. تئوری های مرتبط با این پژوهش عبارتند از؛ «رویکرد قابلیت»، «نظری? نظام جهانی» و «رویکرد توانمندسازی زنان». در این پژوهش از روش اسنادی- آماری استفاده شده است. برای تحلیل اطلاعات و روابط علی بین متغیرها از آزمون های آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون فرضی? دو میانگین مستقل(T-Test) و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های پژوهش با رویکردهای مورد بررسی و پژوهش های پیشین تطابق دارد. نتایج بررسی نشان می دهد که بین سطح توسعه یافتگی با شاخص فقر انسانی و جنسیتی در هر دو سال مورد بررسی رابطه وجود دارد. شاخص های توسعه یافتگی سهم تعیین کننده ای در تغییرات و پیش بینی شاخص های فقر و محرومیت دارند. نبود نگرش های جنسیتی در برنامه ریزی به منظور بهبود شاخص های فقر نه تنها منجر به بهبود در شاخص های جنسیتی فقر نشده، بلکه منجر به افزایش شکاف-ها شده است.
خلاصه ماشینی:
نتـایج بررسـی نشان میدهد که بین سطح توسعه یافتگی با شاخص فقر انسانی و جنسیتی در هر دو سال مورد بررسی رابطـه وجود دارد.
مطالعۀ حاضر به دنبال آن است تا تفاوت بین سطح توسعه یافتگی ١ مناطق شهری و روستایی کشـور را طی سال های ١٣٧٥ و ١٣٨٥ با میزان محرومیت ٢ در برخی زمینه ها مورد بررسی قـرار دهـد و بـه منظـور ارزیابی میزان محرومیت ها شاخص فقر انسانی را در نظر میگیرد.
میانگین کل کشور نیز نشان میدهد در مناطق شهری میزان محرومیت زنان در مؤلفه های شاخص جنسیتی فقر انسانی بیشتر و در مناطق روستایی کمتر شده است .
جدول (٧) آزمون همبستگی پیرسون شاخص فقر انسانی با شاخص های توسعه یافتگی (رجوع شود به تصویر صفحه) در هر دو سال ، هرچه سطح توسـعۀ انسـانی بـالاتر رفتـه اسـت ، سـطح محرومیـت در شـاخص هـای فقـر انسانی نظیر؛ بیسوادی بزرگسالان ، کم وزنی کودکـان کمتـر از پـنج سـال ، امیـد بـه زنـدگی زیـر چهـل سـال ، دسترسی به آب آشـامیدنی سـالم و امکانـ ات بهداشـتی کـاهش یافتـه اسـت و هـر چـه فاصـ لۀ منـاطق مختلـ ف کشور از مرکز(تهران ) افزایش یافته ، بر محرومیت در شاخص های فقر انسانی افزوده شده است .
تحلیل چند متغیره با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه برای آزمون متغیرهای پژوهش ، سطح توسعۀ انسانی ، دوری و نزدیکی منـاطق مختلـف کشـور از پایتخـت سیاسی(تهران ) و نوع سکونت گاه جغرافیایی(شهر یا روستا) به عنوان متغیرهای مستقل و متغیر شاخص فقـر انسانی و شاخص جنسیتی فقر انسانی به عنوان متغیر وابسته وارد معادلۀ رگرسیون شده اسـت .