چکیده:
همه ادبیات و شعرشناسان بر ترکیبسازی نظامی متفقند و بر این باورند که بیش از سی درصد از ترکیبات وی در ادب قبل از او بیسابقه است.دراین مقاله کوشیدهام که با نگاهی به دو منظومه هفت پیکر و خسرو و شیرین،این نوآوری را در عرصهء ساخت فعلها و استفاده از آنها در معنایی جدید بررسی کنیم.
خلاصه ماشینی:
اما در تصحیح زنجانی به صورت دیگر آمده است: آن برادر ز جور او مرده وین جگر،خسته لیک جان برده (هفت پیکر،تصحیح زنجانی،ص 163) 3-سخن فرو کردن:سخن گفتن؛ چون زهرگونه خوردها خوردیم سخن از هر دری فرو کردیم (همان،ص 153) نشسته پیش او شاپور تنها فرو کرده به هر نوعی سخنها (خسرو و شیرین،ص 216) این ترکیب با همین شاهد در لغتنامهء دهخدا به معنی«سخن گفتن»آمده است و بررسی در سایر متون نظم و نثر هم نشان میدهد که این ترکیب،خاصّ نظامی است.
تشنه را کی نشاط راه افتد کی زیدگر در آب چاه افتد (هفت پیکر،ص 44) 9-کبک شکستن؛ ترا این کبک بشکستن چه سود است که باز عشق کبکت را ربوده است و گر خواهی که در دل رازپوشی شکیب باد تا با دل بکوشی (خسرو و شیرین،ص 146) این تعبیر که جز در آثار نظامی در جای دیگری دیده نمیشود علاوه بر خسرو و شیرین در اسکندرنامه نیز دوبار به کار رفته است؛در شرفنامه-سگالش نمودن اسکندر بر جنگ دارا-آمده است که شام روم در مرغزاری جنگ دو کبک را میبیند و بر یکی از آنها فال میزند،از قضا همان کبک پیروز میشود ولی پس از چند لحظه عقابی آن را شکار میکند: چو بشکست کبک دری را عقاب ملک کبک بشکست و آمد به تاب (شرفنامه،صص 144-143 در جای دیگری از شرفنامه-نشستن اسکندر بر جای دارا-آمده است که اسکندر پس از سیاست راندن بر ایرانیان از پیری دنیا دیده میپرسد که برای پیروزی در جنگ چه چیزی اهمّیّت دارد و در پاسخ میشنود که: شنیدم ز چنگ آزمایان پیش که از زور تن زهرهء مرد پیش اگر ناامیدی به جان باز کوش که مردانه را کس نمالید گوش شکستی کزو خون به خارا رسید ولی کبک بشکست با جرّه باز (شرفنامه،ص 232) تأمل در این سه بیت نشان میدهد که معنی همان«راز پوشی»است که وحید بدان اشاره کرده و در لغتنامهء دهخدا و تعلیقات دکتر زنجانی به معنی«پی گم کردن»آمده است.