چکیده:
یونگ، چهره برجستهی روانشناسی سدهی بیستم تاملات مهمی در قلمرو دینشناسی دارد که چشماندازی روانشناختی را به تجربهی دینی میگشاید. او رهیافتهای اسطورهشناختی و رمزکاوانه در این زمینه اهمیت بسیار میدهد. این نوشتار به معرفی کوتاه گسترهی مطالعات یونگ در حوزهی دینپژوهی است که با برخی ملاحظات انتقادی همراه شده است
خلاصه ماشینی:
"به این صورت یونگ به توصیف رودلف اوتو 3 از دین به عنوان مواجهه با خدای قادر متعال، باز میگردد: - Belief - Experience - Rodolf Otto «در بحث از دین، نخست باید روشن کنم که منظور من از این واژه چیست؟ Religion که کلمهای لاتینی است، اظهار نظر دقیق و موشکافانه از چیزی است که اوتو به شکل مناسبی اصطلاح «نومنیوس» 1 را برای آن به کار میبرد.
صرف نظر از این که خدا موجود باشد و امکان تجربه کردن او باشد و یا اصلا خدایی در کار نباشد، دینی که خدا را از قلمرو تجربهی بشری کنار زند دین نیست بلکه فلسفه است.
یونگ میگوید اینکه مسیحیت امروز با کنار گذاشتن اسطوره میخواهد خود را بهروز کند به خطا رفته است او در واقع با این بیان به کار بولتمان 1 (Jung,1953,1-44) خرده میگیرد.
از سوی دیگر یونگ اظهار میدارد که مسیحیت جدید بهحق، برای تجدید حیات خود به اسطوره روی آورده است اما در تفسیر سمبولیک و نمادین اسطوره و شیرین ساختن آن برای مردمان امروز دچار شکست است.
ذهنیتی که دین را به شکلی از حوزهی زندگی خود بیرون رانده است، اما هنوز به گونهای به آثار اعتقادات دینی توجه دارد و این توجه از طریق اسطوره حفظ شده است.
مثلا بشقابپرنده به عنوان نوعی اسطورهی ناسوتی عصر جدید، تنها بیانگر پیشرفت فنی و علمی انسان نیست بلکه از لحاظ روانی بشقابپرنده سمبل کهنالگوی «خود» است و به همین دلیل آن را به شکل دایره (تمامیت) ترسیم میکنند."