خلاصه ماشینی:
"هر چند در عرف رایج, بیش تر مردان پرداخت این هزینه را بر خود واجب می شمرند, ولی دیده شده که پس از طرح این موضوع در بعضی مجامع عمومی و یا بعد از آشنایی با قانون و نیز فقه, شماری مردان از پرداخت هزینه درما ن همسر بیمار خود سرباز زده اند, بویژه در مواردی که هزینه آن سنگین بوده و گرچه پرداخت آن برای مرد با توجه به امر مکرر خداوند به امساک و معاشرت به معروف با زن و دلیلهای دیگری که پیش از این ذکر شد, به نظر می رسد برآوردن تمامی نیازمندیهای زن بر شوهر لازم باش د که از موارد مهم آن هزینه درمان است.
این نکته درخور بررسی است: اگر مرد با تلاش بسیار برای برآوردن نیازهای زندگی خانواده خویش, دچار مشکلاتی شد و قدرت مالی او کم شد و تنگدست گردید, اگر زن توانای بر برآوردن نیازهای خویش باشد, آیا باز هم می بایست حکم به جدایی زن و شوهر داده و قائل به از هم پاشی دگی کانون خانواده شد؟ چه بسا تنگدستی و گرفتاری مرد یکی دو سال بیش تر طول نکشد و زن نیز دارای اموالی شخصی باشد, مانند اینکه ارثی به او رسیده یا پس اندازی دارد و یا پیشه ای دارد که در این حال اگر زن صبر پیشه کند و شریک زندگی خویش را در روزگار تنگدستی رها نکند و فرزندان خویش را گرفتار رنج دوری از پدر یا مادر و پیامدهای ناگوار آن نسازد, آیا بهتر نیست؟ با توجه به این امر که پس از مدتی صبر, آن گاه که در زندگی شوهر گشایشی دوباره ایجاد شد, نفقه گذشته خویش را, که مرد, توانایی بر پرداخت آن نداشته و از این روی, به صورت دین بر عهده اوست , از شوهر خویش دریافت می کند."