خلاصه ماشینی:
"در این جا, این پرسش مطرح است: اگر چنین است که می گویید, پس چرا در متون کهن فقه شیعه, اثری از آ ن نمی بینیم؟در این مقال بر آنیم, تا بنمایانیم که ولایت فقیه مسأله نوپیدایی نیست, بلکه ریشه در اعماق فقه شیعه دارد و فقهای شیعه, نسل بعد از نسل بدان پرداخته اند:محقق کرکی(م:940):(اتفق اصحابنا,رضوان الله علیهم,علی ان الفقیه العدل الامامی,الجامع لشرایط الفتوی,المعبر عنه بالمجتهد فی الأحکام الشرعیه نایب عن قبل ائمة الهدی, صلوات الله و سلامه علیهم, فی حال الغیبةفی جمیع ما للنیابة فیه مدخل ـ و ربما استثنی الأصحاب القتل والحدود مطلقا ـ فیجب التحاکم الیه والانقیاد الی حکمه وله ان یبیع مال الممتنع من اداء الحق إن احتیج الیه ویلی اموال الغیاب والاطفال والسفهاء والمفلسین الی آخر مایثبت للحاکم المنصوب من قبل الامام, علیه السلام والاصل فیه مارواه الشیخ فی التهذیب باسناد الی عمر بن حنظله وفی معناه احادیث کثیره… والمقصود من هذا الحدیث هنا: ان الفقیه الموصوف بالاوصاف المعینه منصوب من قبل ائمتنا, علیهم السلام, نایب عنهم فی جمیع ما للنیابة مدخل بمقتضی قوله: (فانی قد جعلته حاکما) وهذا استنابة علی وجه کلی ولایقدح کون ذلک فی زمن الصادق, علیه السلام, لأن حکمهم وامرهم, علیهم السلام, واحد کما دلت علیه أخبار اخری…)1فقیهان شیعه, اتفاق نظر دارند که: فقیه جامع الشرایط, که از آن تعبیر می شود به مجتهد, از سوی ائمه هدا, صلوات الله علیهم, در همه اموری که نیابت در آن دخالت دارد نایب است."