چکیده:
عدالت آموزشی همواره کانون توجه متخصصان تعلیم و تربیت بوده است. رشد نظریات فلسفی و آموزشی جدید نیز، به امکان تحقق بیشتر عدالت آموزشی کمک کرده است، بر این اساس؛ هدف اصلی این پژوهش بررسی مولفه تحقق عدالت در سند تحول بنیادین نظام آموزشوپرورش ایران و همچنین دیدگاه و آرا تربیتی فیلسوفان افلاطون و معلم اول ارسطو است. برای دستیابی به این هدف از روش مروری سیستماتیک بهره گرفته شد. در یافتههای حاصل از این پژوهش به نظر میرسد که سند تحول بنیادین آموزشوپرورش در تحقق عدالت دارای چالشهایی است. این چالشها از یکسو به ماهیت رویکرد آرمانگرایی و از سوی دیگر، به نگاه محدود ایدئولوژیک به عدالت برمیگردد. به نظر میرسد تحقق عدالت در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش نیازمند واکاوی بیشتر دارد. آنچه که به نظر قابل واکاوی بیشتر است و باعث شده که این پژوهش مکتوب شود این است که سند تحول بر اساس چشماندازی ایدئالیستی نگاشته شده است و ازاینجهت قرابت بسیار نزدیکی به تفسیر افلاطون از عدالت دارد بهطوریکه افلاطون برای عدالت، مدینه فاضلهای را ترسیم میکند که حاکم آن فیلسوف پادشاه است. از دیدگاه وی عدالت باید هم در درون فرد و هم در جامعهایجاد شود؛ و اما ارسطو، عدالت را اعطای حق به سزاوار آن میداند و آن را فضیلتی میداند که بهموجب آن باید به هرکسی آنچه را که حق و استحقاق اوست داد. فضیلت هر چیز در حد وسط است و این حد نیز حدی طبیعی است و طبیعت، خود نابرابر تلقی میشود و عدالت دنباله همین نابرابریها است. ارسطو بهجای آنکه مانند افلاطون از عدل تعریف کلی ارائه دهد، میکوشد تا با دقت علمی بیشتری انواع آن را برشمارد و این ناشی از روش تجربی و استقرایی وی و پرهیز از کلینگری است. این پژوهش به بررسی بیشتر این مفهوم در سند تحول بنیادین و همچنین بررسی آرا تربیتی افلاطون و ارسطو میپردازد.
خلاصه ماشینی:
در حوزه آموزش وپرورش نيز فاصله ميان آرمان عدالت و واقعيت هاي موجود بسيار است با توجه به ماهيت فلسفي پژوهش در اينجا به دنبال آن هستيم که کوشش خود را به تحليل سند تحول بنيادي نظام آموزشي ايران مصوب سال ١٣٩٠ معطوف نماييم ؛ اما عدالت در تفکر اخلاقي افلاطون و ارسطو به بهره مندي از اعتدال در قواي دروني و رعايت ميانه روي در ظلم کردن و مورد ظلم قرار گرفتن معنا شده است ؛ اين مفهوم ، اما در کتاب هاي لغت عربي و فرهنگ اسلامي با معاني متعددي از قبيل «مساوات »، «دادن حق هر صاحب حق »، يا «وضع شي ء در موضع خود» و همچنين به معناي «قصد» يا «ميانه روي»، توضيح داده شده که به نظر ميرسد در کنار معناي اصلي برخي از اين واژه ها به وجوه معنايي «عدالت » اشاره داشته باشند و برخي از آن ها هم مي تواند محصول و معلول تغييراتي که در طول زمان ، در جهان بيني زبان عربي اتفاق رخ داده باشند؛ بنابراين با اين مقدمه ، سؤال اساسي که مطرح ميشود اين است که ازلحاظ نظري آيا سند تحول بنيادين آموزش وپرورش ميتواند آرمان عدالت را تأمين کند؟ و اصولا نظرات افلاطون و ارسطو در اين راستا چيست ؟ روش پژوهش در مطالعه حاضر، تحقيقات انجام شده در خصوص مفهوم عدالت در سند تحول بنيادين آموزش وپرورش و آرا افلاطون و سقراط از روش مروري سيستمايتک جستجو و مورد بررسي قرار گرفتند.