چکیده:
در اقتصاد ایران وضعیت کنونی بازار ارز بهگونهای است که در طرف عرضه بازار، عوامل بنیادی مستقیم و غیرمستقیم (صادرات متنوع کالاهای فناورانه و کالاهای با ارزشافزوده بالا) تعیینکننده این بازار چندان فعال نیستند درحالیکه تحقق بازار عمیق ارز مستلزم حضور عوامل بنیادی و مشارکت آنها در تعیین قیمت در این بازار است. غیبت عوامل بنیادی یادشده بدین معنی است که نرخهای ارزی که در سالهای گذشته در اقتصاد شکل گرفتهاند، نرخهای علامتدهنده صحیح نبودهاند. در طرف تقاضای ارز نیز تقاضا برای واردات، چه مواد اولیه و کالاهای واسطهای و سرمایهای و چه کالاهای مصرفی و چه خدمات مسافرتی، تا اندازه زیادی بیکشش است. ازاینرو اقداماتی در زمینه اولویتبندی تخصیص ارز به کالاهای وارداتی، جلوگیری از خروج سرمایه از کشور، استقلال نرخ ارز از بودجه، اهتمام به تولید داخلی، الزام به برگشت ارز تمام صادرکنندگان خرد و کلان بر اساس سند مقصد صادرات، انتقال جریان ارزی شرکتهای تراستی به بانک مرکزی و تدوین و اجرای راهبردهای تجاری پیشنهاد میشود.
خلاصه ماشینی:
مقدمه بررسی تحلیلی وضعیت ساختار بازار ارز در اقتصاد ایران نشان میدهد که نوسانات موجود در این بازار و بهطورکلی عملکرد اقتصاد، تحت تأثیر چگونگی کارکرد و مدیریت طرفهای بازار ارز یعنی عرضه و تقاضای آن است؛ بهطوریکه بخش عمدهای از طرف عرضه ارز (منابع ارزی) را درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت، گاز و میعانات گازی تشکیل میدهد، اما طرف تقاضای ارز (مصارف ارزی) در مقایسه با عرضه آن، از تنوع بیشتری برخوردار بوده و از اجزای مختلفی تشکیل شده است.
- مهمترین عواملی بیثباتی بازار ارز کداماند؟ - برای مدیریت بهتر منابع و مصارف ارزی، دولت و بانک مرکزی چه اقداماتی را باید در دستور کار قرار دهند؟ ساختار مطالعه حاضر بدینگونه است که در بخش نخست به تحلیل وضعیت موجود در اقتصاد پرداخته میشود؛ بهطوریکه ابتدا تغییرات نرخ ارز و تشریح نوسانات آن در بازار غیررسمی مورد بررسی قرار میگیرد.
سپس در ادامه، تحلیل وضعیت موجود اجزای بازار ارز (منابع و مصارف ارزی در اقتصاد ایران) که متشکل از صادرات کالایی بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن، صادرات خدمات مسافرتی و حملونقل، واردات کالاهای مصرفی، واسطهای و سرمایهای و واردات خدمات مسافرتی و حملونقل است، انجام میشود.
همانطور که ملاحظه میشود، زمانی که منابع ارزی ناشی از صادرات نفت در کشور افزایش یافته (که بالاترین میزان آن مربوط به سال 1390، حدود157540 میلیون دلار بوده است)، مصارف ارزی نیز بالا بوده، اما با کاهش درآمدهای ارزی، مصارف ارزی دارای ویژگی چسبندگی بوده و به اندازه کمتری نسبت به کاهش منابع یادشده کاهش یافته است که این نشان از عدم مدیریت در میزان طرف تقاضای ارز در اقتصاد است.