چکیده:
اقتباس رابطهای تطبیقی است که تلاش دارد با استفاده از عناصر یک یا چند اثر و با توسل به روابط بینامتنی آن را به عناصر رسانه دیگری انتقال داده و محصول جدیدی بر همین پایه ارائه دهد. اقتباس همواره ابزاری برای خلق آثار هنری و ادبی دانسته شده و از طرق گوناگونی به دست آمده است. دستهبندیهای متعددی از شیوههای اقتباس در دست است که مشهورترین آنها دستهبندی دبورا کارتمل است. به عقیده وی، اقتباس به سه گونه انتقال، تفسیر و قیاس انجام میشود. این دستهبندی در اقتباس بیشترین کاربرد را در متون سینمایی دارد و سینما یکی از محبوبترین رسانهها برای عرضه این رابطه تطبیقی و محمل مناسبی برای برگردان عناصر رسانه-های مختلف است. این پژوهش سعی دارد اقتباس از منظر دبورا کارتمل را با توصیف و تبیین دستهبندی وی و همچنین چگونگی استفاده از این الگو و شاخصههای آن بررسی کند. در این روند، به بررسی نمونه های سینمائی نیز پرداخته می شود.
Adaptation is a comparative relationship that tries to use the features of one or more works and by resorting to intertextual relations to transfer it to the features of another media and present a new product based on this. Adaptation has always been considered as a tool for creating artistic and literary works and has been obtained in various ways. There are many classifications of adaptation methods, the most famous of which is Deborah Cartmell's classification. According to her, adaptation is done in three ways: transmission, interpretation and analogy. This categorization in adaptation is most used in cinematic texts and cinema is one of the most popular media for presenting this comparative relationship and is a suitable vehicle for translating features of different media. This research tries to examine adaptation from Deborah Cartmell's point of view by describing and explaining her classification as well as how to use this pattern and its characteristics. In this process, cinematic examples are also examined.
خلاصه ماشینی:
از عناصر نوشتاری تا عناصر تصویری: بررسی اقتباس از منظر دبورا کارتمل نازنین اردوبازارچی 1 دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات چکیده اقتباس رابطهای تطبیقی است که تلاش دارد با استفاده از عناصر یک یا چند اثر و با توسل به روابط بینامتنی آن را به عناصر رسانۀ دیگری انتقال داده و محصول جدیدی بر همین پایه ارائه دهد.
این پژوهش سعی دارد اقتباس از منظر دبورا کارتمل را با توصیف و تبیین دستهبندی وی و همچنین چگونگی استفاده از این الگو و شاخصههای آن بررسی کند.
مینا بهنام در مقالۀ «ادبیات تطبیقی و تصویر اقتباسی، بررسی موردی چند افسانه و کتاب و بازتاب آن در عرصۀ تصویر» با نمونهگیری موردی از داستانهای شیخ صنعان، برصیصای عابد، جریج، فاوست، آنتوان قدیس و تائیس به کشف ساختار داستانها، مشابهت و تفاوتشان با یکدیگر میپردازد؛ هدف از این پژوهش بررسی نحوۀ بازآفرینی و پردازش این داستانها در قلمرو تصویرسازی سینمایی، تئاتر و نقاشی بر مبنای اقتباس و انواع آن از دیدگاه دبورا کارتمل است.
کارتمل همچنین ویراستار مجلۀ اقتباس آکسفورد، که در سال 2008 تأسیس شد، و یکی دیگر از انجمنهایی است که جنبههای متفاوت این حوزه را بررسی میکنند (Cartmell،2012:7).
انتقال در نوع دوم اقتباس یعنی تفسیر همچنان مطرح و مستتر است با این تفاوت که اقتباسگر میکوشد بیشتر مخاطب متن جدید را در نظر بگیرد و پیامی را که در بطن اثر پیشینی وجود دارد به شیوهای روزآمد بیان کند (بهنام، 1400: 42).