چکیده:
در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئلهی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تاکید بر فرهنگ انرژی مصرفکنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهشها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی و با راهبرد نظریه زمینهای میباشد. مصاحبهها بهصورت نیمهساختاریافته با ساکنان واحدهای مسکونی تا جاییکه پژوهشگران به اشباع نظری برسند، انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. بر اساس کدهای مربوطه، یافتهها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویهها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتا مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین میباشد. از طرفی افرادی که درآمد پایینتری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاههای با استاندارد پایینتر استفاده میکنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایینتری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده میکنند. مالکان و مستاجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلند مدت اقدام به بهرهبرداری از واحد مسکونی میکنند ولی مستاجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر مستاجران با انگیزهی هزینههای مصرفی، در رویههای مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.
In Iranian society, energy consumption and waste have become vital problems. Based on available sources, household energy consumption is higher than the global average. This research emphasizes the energy culture of household consumers in the Tehran metropolis. The difference between the present research and other research is that it has examined the daily energy consumption and the behavior of purchasing equipment and building materials related to energy. The approach of this research is qualitative and with a grounded theory strategy. Semi-structured interviews were conducted with residents of residential units until the researchers reached theoretical saturation. Based on this, open, axial coding was done, and the core category was extracted from it. Based on the relevant codes, the findings were divided into three parts: cognitive norms, material culture, and procedures, along with their barriers and facilitators. The findings of the research show that the cognitive norms of most activists are relatively appropriate in daily energy consumption, but in the field of choosing equipment and residential units, they are very low. On the other hand, people with lower incomes have more control over their daily energy consumption with economic motivation. But they use equipment and devices with a lower standard. High-income activists have less control over daily energy consumption, but use equipment with a higher standard. Landlords and tenants also differ in material culture. Owners operate residential units with a long-term view, but tenants have a short-term view. On the other hand, tenants with the motivation of consumption costs perform better in energy consumption procedures.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که هنجارهاي شناختي اغلب کنشگران ، در مصرف روزمره انرژي نسبتا مناسب است ، اما در زمينه انتخاب تجهيزات و واحد مسکوني، بسيار پايين است .
براي مثال ، هنجارهاي شناختي مبين باور، دانش و نگرش ، فرهنگ مادي مبين فناوري ، فرم ساختمان و لوازم مادي و رويه هاي انرژي نيز مبين فرايندها و فعاليت ها در عمل هستند (استفنسون ، ٢٠١٠).
يکي از مشکلاتي که وجود دارد اين است که مالکان ساختمان هاي مسکوني که واحد مسکوني خود را به مستأجر اجاره داده اند، انگيزه اي براي سرمايه گذاري در وسايل کم مصرف ندارند؛ چراکه هزينه هاي مصرف انرژي را مستأجران پرداخت ميکنند.
واکاوي چنين مسئله اي، کنشگران را صرفا يک مصرف کننده انرژي در نظر نميگيرد و به دانش و نگرش آن ها به تجهيزات و مصالح ، مهندسان ، سازندگان ، شيوه ي انتخاب واحد مسکوني و مابقي هم توجه ميکند و اين وجه تمايز پژوهش جاري با اغلب تحقيقات است .
باتوجه به اين که مسائل محيط زيستي در کلان شهر تهران و همچنين مصرف انرژي خانگي از اهميت ويژه برخوردار است ، در اين پژوهش بررسي فرهنگ انرژي خانوارهاي تهراني با تمرکز بر فرهنگ انرژي در خريد يا استفاده از مصالح و تجهيزات ساختماني مورد بررسي قرار ميگيرد.
فرهنگ مادي نمايانگر محصولات مادي است ، براي مثال به فناوري هاي موجود، تجهيزات کم مصرف و منابع انرژي بر اساس ويژگي هاي ساختمان اشاره ميشود (سوييني، ٢٠١٠؛ استفنسون و همکاران ، ٢٠١٣).