چکیده:
خلفالله، نواندیش مصری و شاگرد امینخولی، قواعدی شرعی را برای تحقق هدف تفسیر ادبی و ارائه راهکار برای حل مشکلات اجتماعی مبتنی بر نص صریح قرآن و بیان توضیحی پیامبر(ص) درباره آن، استخراج کرده است. او منبع بودن قرآن در استنباط احکام را صرفاً در مواردی که دلالت قطعی باشد، روا خوانده و ارتباط انسان با خدا را عملی شخصی دانسته که در آن تشخیص هر فرد برای خودش حجت است و قول فقیه الزامآور نیست. از نظر او پس از ختم نبوت، امور اجتماعی ـ سیاسی که نصی ندارد، به عقل بشر واگذار شده و معیار آن مصلحت است که تشخیص آن نیز با کارشناسان است. این دیدگاه فقهی با جهتدهی به اندیشه روشنفکران سنی و شیعه در حداقلیکردن گستره دین و دامن زدن به سکولاریسم نقش مؤثری دارد. از آنجا که منابع هر نظریه فقهی بخش اصلی آن است، نقد منابع خلفالله در استنباط احکام اهمیت مییابد و نقاط ضعف این نظریه و نتایجش را آشکار میسازد. این مقاله به روش تحلیلی و با رویکردی انتقادی منابع این نظریه و نحوه بهکارگیری آن را ارزیابی میکند. اصالتبخشی به عقل مصلحتاندیش، قرآنبسندگی، اعتباربخشی به اجتهاد غیر متخصصان، تفکیک غیر مستدل مسائل دنیایی از عبادات و عقاید و کاستن از گستره احکام شرعی در امور دنیایی چالشهای این نظریهاند.
خلف الله، المفکر المصری وتلمیذ امین خولی، استخرج قواعد الشریعه لتحقیق الغرض من التفسیر الادبی وتقدیم حل للمشاکل الاجتماعیه بناء علی نص واضح من القران وتفسیر النبی صلی الله علیه واله وسلم. هو اعتبر القران مصدرا لاستنباط الاحکام فقط فی الحالات التی یکون فیها الدلاله قطعیه، واعتبر ان العلاقه بین الانسان والله سبحانه وتعالی فعل شخصی یکون فیه تشخیص کل انسان دلیلا خاصا به ورای الفقیه غیر ملزم. وفقا له بعد ختم النبوه، الشوون الاجتماعیه والسیاسیه التی لیس لها نص، تترک للعقل البشری والمعیار هو المصلحه التی یحددها ایضا الخبراء. یلعب هذا المنظور الفقهی دورا فاعلا فی تقلیص نطاق الدین وتاجیج العلمانیه من خلال توجیه فکر المثقفین السنه والشیعه. بما ان مصادر کل نظریه فقهیه هی الجزء الاساسی منها، فان نقد مصادر خلف الله فی استنباط الاحکام یصبح مهما، ویکشف نقاط الضعف فی هذه النظریه ونتايجها. تقیم هذه المقاله مصادر هذه النظریه وکیفیه تطبیقها بطریقه تحلیلیه وبنهج نقدی. تتمثل تحدیات هذه النظریه فی اصاله التفکیر الملايم، وکفایه القران، التحقق من الاجتهاد الغیر المتخصص، والفصل الغیر المبرر للقضایا الدنیویه عن العباده والمعتقدات وتقلیص نطاق الاحکام الشرعیه فی الشوون الدنیویه.