چکیده:
یکی از اهداف مهم آموزش، آماده کردن فراگیران برای زندگی اجتماعی است خوشبختانه در سال های اخیر در کلاسهای درس دوره آموزش عمومی به این مسئله توجه بسیار میشود.
به عبارت دیگر در این کلاسها شعار یا همه با هم نجات پیدا میکنیم یا همه با هم غرق میشویم بیشتر معنا پیدا کرده است. به این دلیل توصیه میشود که برای توجه به اهمیت کار گروهی درصدی از نمره امتحان پایانی (مثلا ٢٥%) به امتحان گروهی اختصاص یابد. در چنین فضای اضطراب و دلهره دانش آموزان متوسط به پایین کاهش مییابد. احساس مفید بودن، به دیگران یاری رسانیدن، از همسالان یاد گرفتن و به هم سالان یاد دادن، موفقیت خود را در گرو موفقیت دیگران دیدن و... از نتایج با ارزش این شیوه امتحان گرفتن است. به احتمال زیاد این شیوه ارزشیابی هم زمان با افزایش کیفیت یاد گیری از افت تحصیلی میکاهد و به دانش آموز قوی حداقل به اندازه دانش آموز ضعیف بهره میرساند. ما معلمان خیلی خوب میدانیم که زمانی که شروع کردیم به آموزش دادن بیش از هر زمان دیگر از نواقص و مشکلات یاد گیری خود آگاه شدیم. این را بچه های زرنگ در عمل میفهمند و علاوه بر آن آنها به اینکه "زکات علم نشر آن است " عمل میکنند. اشکالی که بر این شیوه امتحان گرفته میشود این است که بچه های زرنگ از نظر نمره ضرر میکنند. اما ما معلمان خوب میدانیم که قاضی نهایی کار دانش آموزان خود ما هستیم و در نهایت با توجه به تمام جوانب کار قضاوت میکنیم. اگر در مورد دانش آموز قوی بر اساس سعی و تلاشی که در آموزش به دیگری کرده است قضاوت کنیم او هم ضرر نمیکند گرچه در ظاهر نمره امتحان گروهی همه افراد گروه یکسان داده شود.
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلي و اساسي اين است که چگونه ميتوان کلاس درس را جذاب ، دلپذير و خوشايند کرد تا نه فقط مقررات آموزشي، بلکه اشتياق فراگيران براي يادگيري و حس کنجکاوي وحقيقت جويي آنان عمده ترين عامل حضورشان در کلاس باشد و رعايت انضباط و مقررات و آداب آموزشي را براي بهره برداري بيشتر از کلاس باعث شود؟ آيا ميتوان با قاطعيت و انعطاف پذيري و با اعمال حاکميت و مديريت بيچون و چرا، کلاس را جذاب کرد؟آيا با واگذارکردن فراگيران به حال خود و حذف نظارت و مديريت ، ميتوان کلاس را جذاب ساخت و شوق فراگير براي حضور در کلاس را برانگيخت ؟آيا اجازة هرنوع اظهار نظر، هرنوع سخن و پرسش و به اصطلاح رايج تر اجازة «گفتمان آزاد» ميتواند به جذابيت کلاس کمک کند يا بايد به عوامل ديگر توجه کرد و به جاي جذابيت زود گذر ـ که نتايج زودگذري از آن حاصل ميشود ـ به جذابيت پايدار کلاس انديشيد و کلاس درس را با حفظ کلاس بودن و جريان داشتن درس و تعليم در آن براي فراگيران مبارک و مطلوب گردانيد؟ معلم يکي از ارکان اساسي آموزش و پرورش است و بدون در نظر گرفتن نقش او، نقش سازنده اي را نميتوان براي تعليم و تربيت منظور کرد.