چکیده:
هدف این پژوهش پیشبینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس سیستم مغزیرفتاری و ویژگیهای شخصیتی با نقش واسطهای والدگری در دانشآموزان دوره دوم متوسطه استان قم بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان زیر 18 سال دوره متوسطه منطقه 4 استان قم در سال تحصیلی 98- 99 بود.360 نفر به روش نمونهبرداری در دسترس انتخاب و پرسشنامه رفتارهای پرخطر (zadeh mohamady, 2011)، سیستم مغزیرفتاری (Carver, & White, 1994)، سبکهای والدگری (Baumrind, 1972) و ویژگیهای شخصیتی هکزاگو (Ashnon and Lee, 2000) را تکمیل کردند. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. به طور کلی نتایج نشان داد تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (01/0> P). مسیر غیرمستقیم سبکهای والدگری نیز از طریق ویژگیهای شخصیتی و سیستم مغزیرفتاری بر رفتارهای پرخطر معنادار بود. مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخطر است؛ بنابراین میتواند به عنوان الگوی مناسبی برای تدوین و طراحی برنامههای کاهش رفتارهای پرخطر باشد.
The aim of this study was to predict the tendency to high-risk behaviors based on brain-behavioral system and personality traits with the mediating role of parenting in Secondary school students in Qom province. The presented research is of correlational type and the statistical population includes all students under 18 years of high school in Region 4 of Qom province in the academic year of 1998-99. (2011) complemented the behavioral brain system (Carver and White, 1994), parenting styles (Bamrind, 1972), and Hexago personality traits (Ashnon and Lee, 2000). Based on the results of this study, the proposed model of optimal fit was allowed. In general, the court results of all direct routes were significant (P <0.01). The indirect path of parenting styles was also significant for high-risk behaviors through personality traits and brain-behavioral systems. The seismic model uses optimal well-being and is an important step in identifying the factors influencing high-risk behaviors; You may be able to use it as a role model for developing risk-reducing behavior programs.
خلاصه ماشینی:
امروزه رفتارهای پرخطر در نوجوانان به صورت یک مسئله جهانی مورد توجه قرار گرفته است و این رفتارها که شامل عادتهای ناسالم، اختلالات خوردن، رانندگی خطرناک و تصادفات، مصرف تنباکو، الکل و مواد دیگر و خشونت علیه خود و دیگران علاوه بر این، احتمال شیوع رفتارهایی مانند خودکشی و دیگر رفتارهای خود آسیبرسان از شیوع بالایی برخوردار است (Martínez, 2012,؛Varela-Mato, Cancela, Ayan, Martín, & Molina, 2013؛ Faria, Gandolfii, Moura, 2014؛ Hatcher, King, Nordberg, Bryant, Woolen, 2018).
و برای دستیابی به هدف پژوهش حاضر نخست صحت و تاٌیید این پیشبینی که سیستم مغزی رفتاری، ویژگیهای شخصیتی و سبکهای والدگری با رفتارهای پرخطر نوجوانان در در رابطه است (Sadri Damirchi, 2019؛ Hassani, & Khalaji, 2017 ؛ Corr, 2016؛ Tapper, et al 2015؛ Faravani & et al, 2019؛ Stevens & et al, 2016؛ Volkow Nora, & Morales, 2015؛Kim, & et al, 2016 ؛ Eichen, & et al, 2016؛ Tajbadipour, & SeyedMirzaei, 2016؛ Ghoreishi, Rad, & Pour JabbarAkhouni, 2017؛ Derakhshan poor, & et al, 2016؛ Gharagozloo, 2018؛ David & Bearden, 2017؛ Sommer, & et al, 2017؛ Gómez-Ortiz, Romera, & Ortega-Ruiz, 2016؛ Taheri, 2017) بررسی شد.
آلفای کرونباخ به دست آمده از رفتارهای پرخطر در پژوهش حاضر 87/0 میباشد پرسشنامه سیستم مغزی بازداری و فعالسازی رفتار: مقیاس سیستمهای بازداری فعال سازی رفتاری Behavioral) Activation Inhibition questionnaire) Carver, & White در سال 1994 شامل 24 ماده خود گزارشی است.