چکیده:
عقود و قراردادها ممکن است به جهات مختلف خدشه دار گردد، نظام زندگی اجتماعی به شدت وابستگی به کیان عقود دارد، پس قانونگذاران به حمایت از جامعه، اصل ابقاء عقود را وجهه نظر خود قرار میدهند تا نظام معاملات و عقود از موازنههای ممکن برخودار گردد چنان که به خریدار مبیع معیب حق اخذ ارش دادهاند، و تلف مبیع قبل از قبض را به عهده بایع نهادهاند ، همچنین ضمان معاوضی از بارزترین مظاهر موازنه است.عقود معوض مانند بیع، مکان مناسبی برای جلب نظر به قاعده موازنه است. پیشینگان به آسانی درک میکردند که بیع بر سه معادله استوار است:الف- تملیک در برابر تملیک ، ب- موازنه ارش عوضین ، پ- تسلیم در برابر تسلیم، به طوری که معادله اول و دوم، مقدمه برای معادله سوم است. سه معادلهای فوق در عقد بیع ، مصداقی است از قاعده عام موازنه .در استنتاج از سه معادله مذکور خیار عیب را می توان استخراج کرد و گفت: بیع بر قاعده مساوات بین عوضین نهاده شده است پس اگر بعد از عقد معلوم شود که مبیع، عیب داشته است مساوات مورد نظر عاقدین بهم خورده است و مشتری حق دارد آنچه را که به علت عیب، فوت شده است به حکم عقد بیع، از بایع مطالبه کند، و چون بایع مال معیب، عاجز از تسلیم وصف سلامت است (چون مبیع عین شخص بوده است) پس راه چاره، دادن حق خیار است به مشتری.
Barter contracts, such as sales, are a good place to look at the balance rule. The ancients easily understood that sale is based on three equations: a) Acquisition vs. Acquisition, b) The balance of Arash Awadin, c) Surrender vs. Surrender, so that the first and second equations are the prelude to the third equation. The above three equations in the contract of sale are an example of the general rule of equilibrium.In inferring from the above three equations, the defective option can be extracted and said: The sale is based on the rule of equality between the parties, so if after the contract it is found that the seller has a defect, the equality of the parties is disturbed and the customer is right. Is to demand from the seller what has died due to a defect according to the contract of sale, and since the seller of the defective property is unable to submit a description of health (because the seller was the same person), the solution is to give the right of choice to Customer.
خلاصه ماشینی:
٩٩/٢ چکيده عقود و قراردادها ممکن است به جهات مختلف خدشه دار گردد، نظام زندگي اجتماعي به شدت وابستگي به کيان عقود دارد، پس قانونگذاران به حمايت از جامعه ، اصل ابقاء عقود را وجهه نظر خود قرار ميدهند تا نظام معاملات و عقود از موازنه هاي ممکن برخودار گردد چنان که به خريدار مبيع معيب حق اخذ ارش داده اند، و تلف مبيع قبل از قبض را به عهده بايع نهاده اند ، همچنين ضمان معاوضي از بارزترين مظاهر موازنه است .
در استنتاج از سه معادله مذکور خيار عيب را مي توان استخراج کرد و گفت : بيع بر قاعده مساوات بين عوضين نهاده شده است پس اگر بعد از عقد معلوم شود که مبيع ، عيب داشته است مساوات مورد نظر عاقدين بهم خورده است و مشتري حق دارد آنچه را که به علت عيب ، فوت شده است به حکم عقد بيع ، از بايع مطالبه کند، و چون بايع مال معيب ، عاجز از تسليم وصف سلامت است (چون مبيع عين شخص بوده است ) پس راه چاره ، دادن حق خيار است به مشتري.
عقود و قراردادها ممکن است به جهات مختلف خدشه دار گردد، نظام زندگي اجتماعي به شدت وابستگي به کيان عقود دارد، پس قانونگذاران به حمايت از جامعه ، اصل ابقاء عقود را وجهه نظر خود قرار ميدهند تا نظام معاملات و عقود از موازنه هاي ممکن برخودار گردد چنان که به خريدار مبيع معيب حق اخذ ارش داده اند، و تلف مبيع قبل از قبض را به عهده بايع نهاده اند ، همچنين ضمان معاوضي از بارزترين مظاهر موازنه است .