چکیده:
یکی از راههای فهم قرآن، معناشناسی صحیح مفردات آن است. این مقاله به روش معناشناسی نوین از طریق نسبت همنشینی، به معناشناسی واژه لسان در قرآن پرداخته تا معنای آنرا در ارتباط با همنشینهایش تبیین کند. در این تحقیق، برای تطبیق معانی پایهای (لغوی) و معناشناسی لسان، از قرآن و تفاسیر استفاده شده است. طبق یافتههای این مقاله، «لسان» در برخی از آیات، عضو بدن و در برخی، فعلِ این عضو یعنی «سخنگفتن» است و این سخنگفتن، دو قسم مثبت و منفی دارد. برخی آیات به عربیبودن لغت و زبان نبی(ص) اشاره میکنند. زبان نبی(ص)، عربی و از نوع سخنگفتن مثبت است و لازمه آن، مطابقتداشتن با فرهنگ آن قوم است؛ بنابراین «لسان قوم» را «فرهنگ قوم»دانستن بهعنوان لازمه معنای لسان، قابل پذیرش است. حاصل اینکه جز در تعبیر «لسان قوم» که در معنایابی لغوی به «زبان قوم» و در رابطه همنشینی، به «فرهنگ قوم» معنا شده، معنای لغوی و معنای حاصل از روابط همنشینی، در کاربردهای دیگر لسان با هم مطابقت دارند.
خلاصه ماشینی:
اما در آیه 12 سوره احقاف: «و َمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ؛ و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (نشانههاى آن را بيان كرده) و اين كتاب هماهنگ با نشانههاى تورات است، درحالىكه به زبان عربى و فصيح و گوياست، تا ظالمان را بيم دهد و براى نيكوكاران بشارتى باشد!» علاوه بر ارتباط لسان و عربی، از همنشینی لسان با کتاب که از صفات آن، تصدیقکننده قرآن است، میتوان به این مطلب رسید که کتاب چیزی است که نوشته شده باشد و همین امر، رسیدن به این نکته را که «لسان در این آیه بهمعنای لغت عربی است» تقویت میکند.
در این آیه با توجه به آیات قبل و بعد، الْآخِرِين بهمعنای آیندگان است و در آیه مورد نظر نیز همین معنا از الاخرین منظور است و در نتیجه «لسان صدق» یعنی صحبتکردن به نیکی و اینکه مفسران از لسان صدق به نامِ نیک در آیندگان یا نیکنامی در میان آیندگان تفسیر کردهاند، معنای بهتری به نظر میرسد.
در این آیه، لسان با حرکت ارتباط دارد، لذا میتوان گفت مراد از لسان، همان عضو مخصوص است، زیرا حرکت زبان باعث بهوجودآمدن کلمات است.
به زعم نویسنده، چون در آیات دیگر قرآن، به عربیبودن قرآن به وضوح اشاره شده، اگر قرار بود در این آیه نیز مراد از لسان پیامبر(ص)، همان لسان عربی باشد، با همان واژه بیان شده بود.