چکیده:
در راستای تبیین رابطۀ موجود میان منطق و تفسیر قرارداد، میتوان منطق را از دو نگاه خاص و عام مورد توجه قرار داد. ارتباط تفسیر با علم منطق به معنای خاص، به طور خلاصه در سه حیطۀ استدلالهای موجب تفسیر، پیمایش منطقی متن و استدلالهای محیط تفسیر منطقی قرارداد قابل بررسی است. در مرحله استدلالهای موجب تفسیر، باید به نقش ارادۀ طرفین قرارداد در استنتاج صحیح از مقدمات، توجهی ویژه داشت که در قالب لزوم احراز یکی از شروط انتاج قیاس منطقی، یعنی تکرار حد وسط در هر دو مقدمه جلوهگر خواهد بود. مرحله دوم از سیر تکاملی رابطۀ منطق و تفسیر را باید به بازخوانی منطقی متن قرارداد اختصاص داد که با بهرهگیری از ابزارهای مباحث الفاظ علم منطق و همچنین اصول عقلانی حاکم در معرفتشناسی منطقی صورت خواهد پذیرفت. مرحله نهایی از این فرایند تفسیری، مربوط به استدلالهای محیط تفسیر منطقی قرارداد یا استدلالهای منتج به حکم نهایی دادگاه است که به مباحث حجت علم منطق، یعنی استدلالهای قیاسی ارتباط ویژهای مییابد. در جنبه عام و عرفی تفسیر منطقی نیز هنجارهای اجتماعی و آرمانهای حقوقی چون اخلاق، عدالت و انصاف، به عنوان عواملی تعیینکننده در میزان قرابت دو مفهوم منطق و تفسیر مورد توجه است.
To determining the relationship between logic and contract interpretation it could be paid attention to logic from two views: particular and general. The relationship between interpretation and logic science in a particular meaning could be briefly studied in three realms: argumentations causing interpretation, logical survey of literature and argumentations encompassing the logical interpretation on contract. In the stage of argumentations causing interpretation a particular attention should be paid to the role of both parties’ will of a contract in drawing the valid inference from premises that it will appear in the form of necessity of achieving one of the provisions for following conclusion of syllogism i.e. the repetition of middle term in both premises. The second stage in the developmental process of the relationship between logic and interpretation should be dedicated to the logical reviewing of the text of the agreement that it will be shaped with using the tools of the utterance discussions of the logic science and also reasoning principles governing in the logical epistemology. The last stage of this interpretative process relates to the argumentations surrounding the logical interpretation of the contract or arguments resulting “final decision” or “final judgment”. It has specific concern with the issues of the argument (hujjat) in the logic science i.e. analogical arguments. Also in common and conventional aspect of the logical interpretation, social norms and legal ideals such as ethics, justice and fairness as factors which determine the amount of nearness of the two logic and interpretation concepts of the logic and interpretation have been noted.
خلاصه ماشینی:
به این نکته نیز باید توجه داشت که علیرغم جوانب ثبوتی تفسیر قرارداد، که آن را به عنوان یکی از اصلیترین روشهای گریز از ایرادات اجرایی تعهدات قراردادی معرفی مینماید، در عرصۀ اثباتی و فرایند عملیاتیسازی نتایج تفسیری، آثار متقن و غیر قابل خدشهای را نمیتوان با حفظ وصف دوام و استمرار از این نهاد انتظار داشت و لذا در برخی موارد، با نتایجی غیر منطقی مواجه خواهیم گشت.
افزون بر کلیت این امر، یعنی اهمیت شناخت دقیق جایگاه واژگان در عبارات و اصطلاحات تمامی علوم، در بحث پیش رو و به طور خاص نیز بایستگی این شناخت را از آن جهت میدانیم که به طور کلی باید سه احتمال را در خصوص نقش «منطق» در توجیه رابطۀ بین منطق و تفسیر در عبارت «منطق تفسیر» مورد توجه قرار داد که التزام به هر یک میتواند منشأ آثار گوناگونی باشد: نخست آنکه میتوان «منطق» را همان علم منطق مصطلح دانست که در باب روشهای صحیح اندیشیدن به بحث میپردازد و قواعد خاص خود را بر موضوع القا مینماید.
در ذیل، مثالی (فرضی) از موضوع عدم توجه قانونگذار به حسن نیت خریدار ناآگاه را مشاهده خواهید کرد که استدلال قضایی منسوب به آن، به سبب فقدان شرایط عمومی انتاج قیاسهای منطقی، در جایگاه استدلالهای قضایی موجب تفسیر بوده و ضرورت به کارگیری این سیستم برای کسب نتایج منطقی را ایجاب مینماید (Sartor et al.