چکیده:
«ضرورت» به عنوان یکی از عوامل رافع مسئولیت بینالمللی دولت، تضمینکننده منافع اساسی دولتها در شرایط خاص و استثنایی است. مطالعه تطبیقی ضرورت در دو نظام حقوق بینالملل و اسلام، نشان از برخی وجوه افتراق در کنار اشتراکات فراوان دارد. کاربرد این اصل در مخاصمات مسلحانه با عنوان «ضرورت نظامی» جهت نقض مصونیت غیر نظامیانِ سپر واقعشده (تترّس)، امری چالشبرانگیز است؛ چرا که سپر انسانی در حقوق بینالملل و اسلام ممنوع بوده و جرمانگاری شده است. بنابراین سؤال ما این است که «اصل ضرورت، چه ماهیت و آثاری در حقوق بینالملل و فقه امامیه دارد و نحوه رفتار طرفین مخاصمه در قبال افراد و اموال غیر نظامیِ سپر واقعشده چگونه باید باشد؟»این مقاله با روش تحقیق کیفی و با استفاده از روشهای تفسیر حقوقی از آیات و روایات و استفاده از نظرات فقهای اسلام و مطالعه تاریخی سیره نبی اکرمN در جنگها صورت گرفته است. با بررسی اسناد و منابع فقهی به این نتیجه رسیدیم که اصل ضرورت در هر دو نظام حقوقی، ماهیتی استثنایی دارد و صرفاً در مواردی که «منفعت اساسی» دولت در خطر باشد، مجاز دانسته شده است. بنابراین با وجود ممنوعیت هر گونه آسیب به سپر انسانی، در صورت اقتضای ضرورت و به شرط رعایت اقدامات احتیاطی، امکان حمله به اهداف نظامی همچنان وجود دارد.
“Necessity” as one of the elements of precluding international responsibility of states is interest of states in certain and exceptional circumstances. The comparative study of necessity in two systems of international law and Islam represents some distinctions along with many similarities. The application of this the essential principle in armed conflict titled “military necessity” to violate the safety of the civilians who are shield is a challengeable matter because the human shield has been prohibited and criminalized by international law and Islam. Therefore, the question is what the nature and effects of the principle of necessity are in the international law and Imamayeh fiqh and how the conduct of parties in dispute towards civilians and their properties which have been used as a shield should be. This note with the qualitative research method and with utilization of the legal interpretation methods of the Quran verses and traditions and the opinion of jurists and historical study of the holy prophet biography in wars has been adopted. By reviewing jurisprudential documents and sources it has achieved the result that the principle of necessity has an exceptional nature in both legal systems and merely it is permitted in the case that the essential interests of the state is in danger. Consequently, with the prohibition of any damage to the human shield, in the situation of the exigency of necessity and with observing the cautious measures, it is yet possible to attack military objectives.
خلاصه ماشینی:
کاربرد این اصل در مخاصمات مسلحانه با عنوان «ضرورت نظامی» جهت نقض مصونیت غیر نظامیانِ سپر واقعشده (تترّس)، امری چالشبرانگیز است؛ چرا که سپر انسانی در حقوق بینالملل و اسلام ممنوع بوده و جرمانگاری شده است.
قبال افراد و اموال غیر نظامیِ سپر واقعشده با استناد به این اصل چگونه باید باشد؟» در پاسخ به این سؤال با کندوکاو در منابع فقه امامیه میتوان رد پای اصل ضرورت را در برخی ابواب، همچون باب جهاد مشاهده نمود؛ اصلی که برای حفظ منفعت اسلام و جامعه مسلمانان در برهههای زمانی مختلفی مورد احتجاج قرار گرفته است.
در فقه نیز در شرایط ضرورت همگانی، اگر ستمی فاحش یا زیانی روشن و تنگنایی سخت و یا سودی همگانی در میان باشد، به گونهای که کیان حکومت در صورت عدم اعمال اصل ضرورت در معرض خطر قرار گیرد، توسل به این اصل جایز و لازم شمرده میشود (زحیلی، 1389: 102)؛ همچنان که در روایات (کلینی، 1407: 5/21) و ابواب فقهی ـ به ویژه باب جهادـ منفعت اساسی بیشتر با عنوان «بیضة الإسلام» مورد توجه قرار گرفته است که در صورت در خطر قرار گرفتن آن، هر اقدامی جهت حفظ آن ضروری مینماید (شیرازی، بیتا: 2/184).
از این رو، حفظ اساس و کیان اسلام و تحکیم حکومت اسلامی و جامعه مسلمین، به منزله «بیضه اسلام» و یا همان «منفعت اساسی» مورد نظر حقوق اسلامی است و هر مسئلهای که منجر به در خطر قرار گرفتن منفعت اساسی اسلام شود، میتوان برای حفظ آن با استناد به عامل ضرورت، اصل «وفای به عهد» را نقض نمود و بر خلاف یک تعهد بینالمللی عمل نمود.