چکیده:
یکی از مسائل اساسی در حوزۀ روانشناسی اخلاق این است که دیدگاههای اخلاقی چه مفروضات روانشناختی دارد و این مفروضات تا چه اندازه شواهد تجربی به همراه دارند. بر همین اساس، نزاع میان خودگروی و دیگرگروی در روانشناسی اخلاق طرح شده و شواهدی تجربی به نفع هرکدام از این دو نظریۀ اخلاقی ارائه شده است. دیگرگروی از جمله نظریات غایتگراست که بر پایۀ روانشناختی نظریۀ خود، به ایثارگری و ایجاد بیشترین خیر برای دیگران - فارغ از خویشتن - توصیه میکند. دیگرگروی روانشناختی، مهمترین مبنای دیگرگروی اخلاقی است و کوششی برای نقض تکانگیزشی و حب ذات انسان و اثبات امیال و انگیزههای دیگرگروانه است. بیشتر فیلسوفان و روانشناسان اخلاق، تکانگیزشیبودن طبیعت انسان را مردود میدانند و قائل به امکان نوعدوستی همراه با خوددوستی در طبیعت بشر هستند. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانهای و با تکیه بر استدلالها و شواهد تجربی، کوشیده شده دیگرگروی روانشناختی اثبات گردد تا بتوان با تکیه بر این مبنا به دیگرگروی اخلاقی در حوزۀ اخلاق هنجاری پرداخت. ادلۀ روانشناختی نیز مبتنی بر شواهد زیستشناختی، شواهد و ریشههای رشدی برای نوعدوستی و تحلیل اهداف و انگیزههای غایی بر پایۀ مباحث طرحشده در روانشناسی اخلاق است.
One of the fundamental issues in the field of moral psychology is what psychological assumptions moral views have and how much empirical evidence these assumptions carry. Accordingly, the conflict between egoism and heterogeneity has been proposed in the psychology of ethics, and empirical evidence has emerged in favor of either of these two moral theories. Otherness is one of the goal-oriented theories that, based on the psychological basis of its theory, recommends self-sacrifice and creating the greatest good for others, regardless of oneself. Psychological heterogeneity is the most important basis of moral heterogeneity and is an attempt to violate monotonousness and love of human nature and to prove other heterogeneous desires and motives. Most moral philosophers and psychologists reject the monotonous nature of human nature and believe in the possibility of altruism along with selfishness in human nature. In this research, relying on arguments and empirical evidence, an attempt has been made to prove psychological heterogeneity in order to be able to rely on this basis, moral heterogeneity in the field of normative ethics.
خلاصه ماشینی:
شماری از کتب و مقالاتی که دربارٔە خودگروی به زبان فارسی منتشر شده است : ایـن رانـد (١٣۷٢)، فضـیلت خودپرسـتی ، ترجمۀ پرویز داریوش ، تهران : دیبا؛ ریچارد داوکینز (١٣٩٩)، ژن خودخـواه، ترجمـۀ جـلال سـلطانی ، تهـران : مازیـار؛ مرضـیه صادقی (١٣٩۷)، «خودگروی با رویکرد خودارزشمندی»، پژوهش نامۀ اخلاق ؛ محمد جداری عـالی (١٣٩٠)، «خوددوسـتی و مقایسۀ آن با خودگروی»، قبسات ؛ عبداّلله صلواتی (١٣٩٦)، «نظریـۀ غایـت بـه مثابـۀ قرینـه ای بـر خـودگروی روان شـناختی در فلسفۀ صدرایی »، فلسفه و کلام اسلامی ؛ هادی صادقی و وحید پاشایی (١٣٩۷)، «خودگروی اخلاقی ؛ نگاهی قرآنـی »، آمـوزه های قرآنی ؛ مصطفی عزیزی علویجه (١٣٨٦)، «بررسی تطبیقـی نظریـۀ خـودگرایی و حـب ذات»، اندیشـۀ نـوین دینـی ، ش ٩؛ مهدی علیزاده (١٣٩٠)، «همیشه من یا گاهی او؛ تأملی در خودگرایی روان شناختی »، پژوهش نامۀ اخلاق ، ش ١٣.
روش پژوهش حاضر، توصـیفی -تحلیلـی اسـت و بـا استفاده از منابع کتابخانه ای و با تکیه بر استدلال ها و شـواهد تجربـی ، کوشـیده شـده دیگرگروی روان شناختی اثبات گردد تا بتوان با تکیـه بـر ایـن مبنـا، بـه دیگرگـروی اخلاقی در حوزٔە اخلاق هنجاری پرداخت .
شواهد زیست شناختی برای طبیعت اخلاقی انسان در رویکردهای روان شناختی به اخلاق ، مجموعـه ای از نظریـه ها و تحقیقـات دربـارٔە رابطۀ بین عوامل زیستی با مفاهیم دیگرگرایانه مانند ایجاد حس همـدلی ، هـم دردی، نوعدوستی و رفتارهای جامعه گرا ارائه شده است که بر اساس آن هـا، ارتبـاطی قابـل پیش بینی بـین همـدلی و مفـاهیم مـرتبط بـا فراینـدهای زیسـتی وجـود دارد.