چکیده:
شناخت خود، سودمندترین و راهبریترین و پیشفرض هر فعالیت اخلاقی و انسانی محسوب میشود. فراخوان امام علی(ع)به معرفت نفس در واقع به مثابهی دعوت اخلاقی بوده و از این طریق اصل مهمی را در محاسبهی نفس و خودسنجشی معرفی می-کنند:« تقدم حسابرسی درونی و شخصی بر حسابرسی اغیار وناقدان بیرونی». فایدهی راهبردی این همبستگی، مواجههی هوشمندانه و هوشیارانه در روابط چهارگانه درونفردی، بینفردی، برونفردی و قدسی است که اولین رابطه، بنیان و اساس سایر روابط محسوب شده و زیست اخلاقی و غیر اخلاقی منوط به ماهیت و کم و کیف این رابطه است.مراد امام(ع) از مواجهه-ی هوشمندانه، اعم از هوش شناختی، هیجانی و اخلاقی بوده و آن را پایه و اساس مدیریت بر خود در همهی شوون فرد دانسته و راز و رمز کامیابی در زیست اخلاقی- انسانی را نتیجه رعایت آن می داند ودر پایان نتیجه میگیرد که با بیخبری از خود نمی-توان به زیست اخلاقی دست یافت و آن را ارتقاء داد. روش این نوشتار توصیفی- تحلیلی خواهد بود وخوانش اخلاقی از خودحسابگری را ارائه مینماید و در صدد بیان منطقی همبستگی متقابل خودشناسی با زیست اخلاقی است و تحقق آن را در مقام ایجاد، تقویت، تصحیح ، ارتقاء و استمرار منوط به خودسنجشگری درونی میداند.
Self-analysis is the most useful, guiding and presupposition of any moral and human activity. Imam Ali (AS)'s call to self-knowledge is in fact a moral invitation and through this he introduces an important principle in self-calculation and self-assessment: "The priority of internal and personal auditing over the auditing of selfish and external critics". The strategic benefit of this solidarity is the intelligent and conscious confrontation in the four relationships of intra-personal, inter-personal, extra-personal and sacred, which is the first relationship, the foundation of other relationships, and the moral and immoral conduct depends on the nature and quality of this relationship. Imam (AS) means intelligent confrontation, including intelligence, emotion and morality and considers it as the basis of self-management in all matters of the individual and considers the secret of success in moral-human conduct. The result of observing it and in the end He concludes that moral conduct cannot be achieved and promoted without self-awareness. The method of this paper will be descriptive-analytical and presents a moral reading of self-accounting.
خلاصه ماشینی:
يکي از مهم ترين موانع در اين زمينه را، بايد فرار از خويش و غفلت دستوري از خود و خويش در برابر زيست اخلاقي و آگاهانه قلمداد کرد؛ چرا که در فرايند پر پيچ و خم خودشناسي و ارزيابي آگاهانه از خود، با پديده اي به نام «حجاب خود» مواجهه ايم که اين حجاب محصـــول من انگاره اي هر فرد از خويش اسـت که مانع ديدن من واقعي او و هوشـياري، ارزيابي و سـنجش فرد از خود خواهد بود و سـدي محکم براي وصول به مقام من واقعي و راستين در نظر گرفته مي شود.
علت مهرباني يا نامهرباني را بايد در کجا جستجو کرد؟ آيا بين اين رفتارها با خودشناسي نسبت معنادار وجود دارد؟ وقتي سبک ها و زيست هاي مختلف ، اعم از اخلاقي و غير اخلاقي، در مواجهه با آن ها مشاهده مي شود، بايد علت را در منش ، سبک و ملکه ي نفساني فرد دانست که سرچشمه ارتباط هاي برون شخصي، بين شخصي و درون شخصي او است .
بنابراين ، با توجه به نقش بنياني تعامل درون شخصي در ساير ارتباط ها بايد گفت که زيست اخلاقي فرد در تمامي امور در گرو بهبود واصلاح رفتار ارتباطي فرد با خويش است واصلاح مواجهه ي فرد با خود نيز مبتني بر ارتقاء خودشناسي وي خواهد بود؛ پس ميتوان به اين نتيجه ي منطقي رسـيد که خودشـناسـي مقدم بر خودسـازي اسـت و خودسـازي عامل زيست اخلاقي در تمامي تعاملات خواهد بود.