چکیده:
سماع موتی یکی از مسائل مبنایی در موضوع شفاعت و استغاثه از اولیاء الهی در دنیا است. برخی از سلفیها با زیر سوال بردن سماع اموات، زیربنای اموری هم چون شفاعت و استغاثه به اولیاء و صالحان را مورد خدشه قرار دادهاند. مخالفان سماع موتی، برای اثبات مدعای خویش به برخی از آیات قرآن کریم استناد کردهاند. البانی اولین کسی است که با تبیین متفاوت آیات 80 و 81 سوره نمل، تقریر جدیدی از عدم سماع اموات ارائه کرده است. این مقاله در صدد است با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به آیات قرآن کریم به نقد دیدگاه البانی بپردازد. در نتیجهی این پژوهش روشن میشود که با توجه به مفهوم شناسی قرآنی سمع و موت؛ مراد از سمع در آیات لازمهی آن یعنی هدایت پذیری است، و مراد از میت در آیات, کافر میباشد. در نتیجه وجه شبه در تشبیه کافر به میت، سمع به معنای مطلق شنیدن نیست؛ بلکه مراد لازمهی آن ـ یعنی هدایت پذیری ـ است.
خلاصه ماشینی:
در نتیجه وجه شبه در تشبیه کافر به میت، سمع به معنای مطلق شنیدن نیست؛ بلکه مراد لازمهی آن ـ یعنی هدایت پذیری ـ است.
با توجه به اینکه در این آیات کافران علاوه بر اموات به ناشنوا و نابینا نیز تشبیه شدهاند؛ میتوان با بررسی هر کدام از تشبیههای صورت گرفته در آیه و مفهوم شناسی آنها با توجه به سایر آیات قرآن کریم، منظور از عدم سماع در آیه را به روشنی تبیین نمود.
لکن از آنجایی که قرآن کریم تبیان است و با تمسک به مجموع آیات آن میتوان درک درستی نسبت به مسائل بدست آورد؛ و همچنین با درنظر داشتن اینکه غالب ادله مخالفان سماع موتی، متکی بر استناد به آیات قرآن است؛ این ضرورت ایجاب میشود که دیدگاه قرآن کریم را با توجه به خود آیات تبیین نماییم تا امکان اقناع بیشتری برای مخاطب فراهم شود.
3 البانی شبهه عدم سماع موتی را چنین تقریر میکند: خداوند در این آیات کافران را در نشنیدن (سخن حق) به اموات تشبیه کرده است.
فراز پایانی آیه 81: «إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُم مُسلِمونَ» در فرازهای سابق از آیات 80 و 81 سوره مبارکه نمل روح کافر فاقد حیات و سمع و بصر توصیف شده است، و در این فراز روح مومن در نقطه مقابل آن قرار گرفته است.
حاصل سخن اینکه در بخش آغازین این آیه روح کافر به جهت فقدان آثار حیات روح (هدایت پذیری)، به جسد تشبیه شده است.
حاصل اینکه در این آیه روح کافر به ناشنوایی تشبیه شده که از هر گونه تاثیر پذیری و هدایت پذیری بی بهره است.