چکیده:
صلاح و فساد هر یک از شئون زندگی در سایر مسائل حیات مؤثر است؛ در اجتماعی که سیاست، فرهنگ، قضاوت، اخلاق و اقتصاد فاسد باشد، دین از فساد مبرا نیست. بازنگری و تحول هدفمند در ساختارهای نظری و عملی اقتصاد در مکتب وحی، منجر به بالندگی بیش از پیش آن شده؛ مصرف را که یکی از مؤلفههای آن است بهینه میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش شکر و وفای به عهد در شاخص های ارزشی تولید و مصرف در قرآن کریم به روش تحلیل محتوا به استخراج شاخصهای ارزشی مصرف از قرآن کریم همت گمارده و ثمرات آن را پی جویی نموده است. نتیجه اینکه: الف) تولیدات انسان در بعد مادی باید با نیت هایی همچون آبادانی و پیشرفت دنیایی، قرب الهی و خدا محوری و . . . همراه باشد؛ و از دایره رضایت خدا خارج نشود. این همان شکر گزاری است که در همه حالات ارزش ذاتی دارد. ب) تولید ومصرف لزوما برای رفع نیاز نیست؛ و این دو فقط مادیات را شامل نمیشود بلکه اعمال انسان، تولیدات او و امکانات دنیا مانند زمان و مکان هم جزء مواد مصرفی انسان هستند و انسان دربارهی کیفیت مصرف آنها باید پاسخگو باشد.ج)تولیداتی که انسان با اعمال روز مره خود بوجود میآورد، ایجادکننده امکاناتی است که در جهان آخرت مورد نیازش است؛ در راستای این نوع تولید، انسان مصرف کنندهی سرمایه و نعمتهای الهی است؛ از این رو باید تولیدات انسان در راه وفای به عهد الهی و جلب رضای خداوند باشد.
خلاصه ماشینی:
این موضوع در اسلام و در قالب آیاتی چند از قرآن کریم (آیات 5 سوره قصص، 55 سوره نور، 81 سوره اسراء، 105 سوره انبیاء) و روایات متعدد، مورد تبیین و توجه قرار گرفته و او را وارث زمین و منجی عالم خوانده است.
در این راستا، موعودباوری دارای چنان ظرفیت و ویژگیهایی است که محور قرار دادن این اندیشه در رأس تعاملات اجتماعی، خود میتواند نقشی مهم به عنوان نرمافزارِ شکلگیری تمدن نوین اسلامی را ایفا نماید.
اندیشه موعود در کتب مقدس در تورات که پایهی اصول اساسی و اعتقادات یهودیان میباشد، بعد از بیان مقدماتی در مورد ظهور منجی موعود، شهر آرمانیِ آباد و عدالت محور را بیان مینماید: «همهی شهرهای ویران شده از نو ساخته خواهد شد و در تمامی جهان هیچ ویرانهای نخواهد بود، حتّی در سدوم و عمورا و خواهرانت (یعنی سدوم و دخترانش) به حالت نخستین خود خواهند برگشت» (عهد عتیق، کتاب اشعیاء، 55، 16) انجیل یوحَنا نیز اینطور خبر از منجی موعود میدهد: «و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل، داوری و جنگ مینماید و چشمانش چون شعلهی آتش، و بر سرش افسرهای بسیار و اسمی مرقوم دارد که جز خودش هیچکس آن را نمیداند و جامهی خون آلود سرخ در بر دارد و نام او را کلمهی خدا میخوانند و لشکرهایی که در آسمانند بر اسبهای سفید، و به کتان سفید و پاک ملبس از عقب او میآمدند و از دهانش شمشیری تیز بیرون میآید تا به آن، امتها را بزند و آنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود...