چکیده:
تعهد اطلاعرسانی پزشک معالج به اشخاص غیر بیماری که از ناحیه اشخاص بیمار در معرض خطر جدی قرار دارند، نقش مهمی در حفظ و ارتقای سلامت عمومی جامعه دارد. این تعهد گاهی بدون افشای نام بیماران، در مواردی مانند شیوع بیماریهای اپیدمیک خطرناک، بر عهده نهادهای بالادستی مانند وزارت بهداشت قرار دارد. در مواردی نیز پزشک معالج به محض تشخیص بیماری خطرناک، ضمن افشای نام بیمار، مکلف به اطلاعرسانی به اشخاص غیر بیمارِ در معرض خطر است. تعهد اطلاعرسانی که متضمن افشای نام بیمار باشد، نخستین بار در حقوق آمریکا با پرونده «تاراسوف» مطرح شد. حقوق این کشور، به تعیین ضوابط این تعهد که استثنایی بر اصل رازداری و حفظ محرمانگی در حقوق پزشکی محسوب میشود، پرداخته است. علیرغم اهمیت موضوع، حقوق ایران در این خصوص حکم صریحی ندارد. اما علاوه بر دلالت ضمنی برخی مقررات قانونی، بر اساس برخی قواعد فقهی همچون وجوب حفظ جان مسلمان میتوان فیالجمله وجود چنین الزامی را برای پزشک معالج پذیرفت. به علاوه این تعهد، مصالح ملزمۀ مورد تأکید شریعت مانند حفظ نفس و حفظ مال را تأمین مینماید. لذا حتی بر فرض عدم پذیرش و تردید در دلالت ادله اولیه بر وجوب چنین تکلیفی، حاکم اسلامی برای تأمین مصالح فردی و اجتماعی، میتواند چنین تکلیفی را با ضوابط و شرایط معین بر عهدۀ پزشک معالج بار نماید. البته با توجه به اینکه تعهد اطلاعرسانی، استثنایی بر اصل رازداری و حفظ محرمانگی است، تعیین شرایط و ضوابط آن از جمله تعیین بیماریهای موجد تعهد و تعیین اشخاص غیر بیمار ذینفع، با استفاده از ضوابطی مانند ضابطه «قابلیت شناسایی» ضروری است.
من تعهدات الطبیب المعالج أن یشعر الأصحاء الذین یتعرضون لمخاطر جادة من قبل المرضی؛ الأمر الذی یؤدی دورا مهما فی حفظ صحة المجتمع العامة والارتقاء بها. وفی حالات انتشار الأمراض المتفشیة الفتاکة یقع هذا التعهد علی عاتق الجهات الرسمیة العلیا مثل وزارة الصحة مع عدم الکشف عن أسماء المرضی. وفور تشخیص المرض الخطیر، یجب علی الطبیب المعالج أن یعلن اسم المریض للأصحاء الذین یحدق بهم الخطر. وشهد القانون الأمریکی لأول مرة التعهد بالإشعار مع کشف اسم المریض فی ملف «تاراسوف». حدد القانون الأمریکی معاییر وأطر هذا التعهد الذی یستثنی فیه مبدأ حفظ الأسرار والتکتم فی قانون الطب. علی الرغم من أهمیة الموضوع، فإن القانون الإیرانی یخلو من حکم صریح فی هذا المضمار، لکن هناک قوانین تحمل دلالات ضمنیة علی هذا التعهد وبالإضافة إلی تلک القوانین، یمکن تبنی هذا الإلزام فی ضوء بعض القواعد الفقهیة مثل وجوب الحفاظ علی أرواح المسلمین. ناهیک عن أن هذا التعهد یؤمن المصالح الملزمة التی أکدتها الشریعة الغراء، مثل حفظ النفس وحفظ المال. لذلک حتی لو افترض عدم تبنی هذا الإلزام، والطعن وفی الدلالة الأولیة علی وجوبه، فإنه بمقدور الحاکم الإسلامی لأجل تأمین المصالح الفردیة والاجتماعیة، أن یکلف الطبیب المعالج بذلک التعهد وفق الضوابط والشروط المحددة. وبما أن تعهد الإشعار مستثنی من مبدأ حفظ الأسرار والتکتم، فلا شک أن من الضرورة بمکان تحدید تلک الشروط والضوابط بما فیها تحدید الأمراض اللازمة للتعهد وتحدید الأصحاء المعنیین، بالاستعانة بضوابط، منها «قابلیة المعرفة».
The physician’s obligation to warn or duty to inform individuals other than his or her patient who are at risk of danger from the patients has a vital role to protect and improve the public’s health. This obligation sometimes without disclosure of patients’ names in cases like dangerous disease outbreaks is entrusted to the upstream institutions such as the Ministry of Health and Medical Education (MOHME). The obligation to warn which includes disclosure of patients’ names firstly was mentioned in Tarasoff case. Its law has provided the circumstances of this obligation which is counted an exception to the principle of secrecy and confidentiality in medical law. In spite of its importance, the law of Iran does not have an explicit rule. But besides the implicit indications in some regulations based on Islamic jurisprudential maxims such as the mandatory of preserving Muslim’s life, it can be accepted the existence of this obligatory in general for the physician. Moreover this obligation provides the required interests which are emphasized by Islamic law such as preserving life and property. therefore even in the situation of the refusal and doubt in the indication of primary evidences to such obligation, the Islamic governor (ruler) to provide personal and public interests can assign the physician this obligation with the determined provisions and regulations. Of course the obligation of warning being an exception to the principle of secrecy and confidentiality, specifying its circumstances and conditions such as determining illnesses which creates obligation and determining the non-patients who are beneficiaries with applying circumstances like the circumstance of identifiable (identified) third parties Is vital.
خلاصه ماشینی:
در این فرض، این پرسش مطرح میشود که آیا اساساً پزشک در قبال اشخاص غیر بیمار و به منظور حفظ جان یا سلامتی آنان نیز تکلیف به اطلاعرسانی دارد تا آنان را از خطرات احتمالی که از سوی شخص بیمار وجود دارد، آگاه نماید یا چنین تکلیفی صرفاً در رابطه حقوقی پزشک و بیمار متصور است؟ به عبارت روشنتر، آیا پزشک مکلف است نسبت به خطراتی که از سوی بیمار وجود دارد، به اشخاص ثالث هشدار دهد یا اینکه بر اساس اصل لزوم رازداری و حفظ محرمانگیِ اسرار بیمار، چنین حقی نخواهد داشت؟ ضرورت و اهمیت پرداختن به این مسئله، با گسترش بیماریهای خطرناکی مانند ایدز یا شیوع بیماریهای اپیدمیک مانند کرونا در سراسر جهان و شمار بالای قربانیان ناشی از این بیماریها، بیش از پیش قابل توجه است.
لذا این احتمال که بر اساس نص قانون، یکی از استثنائات وارد به اصل رازداری، تکلیف هشدار و اطلاعرسانی به اشخاص غیر بیمار در جهت اجتناب از موقعیت خطرناک است، منتفی میباشد و این تعهد در هیچ یک از قوانین موضوعه، صراحتاً مورد توجه قانونگذار قرار نگرفته است.
تعیین اشخاص ذینفع تعهد اطلاعرسانی بیان شد که در حقوق آمریکا در راستای تعیین اشخاص ذینفعِ تعهد اطلاعرسانی، ضابطه «قابلیت شناسایی» ارائه شده است؛ با این توضیح که اگر شخصِ غیر بیمارِ در معرض خطر، برای پزشک شناختهشده یا قابل شناسایی باشد، پزشک مکلف است که اطلاعات و هشدار لازم را دربارۀ خطر موجود به شخص مورد نظر ارائه نماید.