چکیده:
عقد سلم یکی از اقسام عقد بیع است که در آن ثمن نقدی پرداخت می شود و مبیع در آینده تهیه شده یا ساخته می شود ودر اختیار مشتری قرار می گیرد . نسبت به تعریف اصطلاحی سلم در مذاهب مختلف ، اختلاف نظر وجود دارد . برخی آن را بیع شئ موصوف در ذمه بالفظ سلم دانسته و برخی آن را خرید مال مدتدار به نقد میدانند. فقها اتفاق دارند براین که عقد سَلَم از نظر شرعی صحیح و جایز است و برای اثبات آن به کتاب، سنت و اجماع استدلال نمودهاند.ارکان عقد سلم عبارتند از متعاقدین، ثمن (قیمت)، مسلم فیه (مورد معامله) و صیغه. شرایط متعاقدین همان شرایطی است که در قواعد عمومی قراردادها و عقد بیع برای طرفین معامله مطرح است.در مورد لزوم استعمال لفظ سلم برای این عقد اختلاف نظر وجود دارد . نسبت به ثمن و مسلم فیه شرایط متعددی بیان شده استو در باره آن اختلاف نظر وجود دارد . در این مقاله دیدگاه مذاهب خمسه در مورد تعریف عقد سلم ، شرایط ثمن و شرایط مسلم فیه مورد بررسی قرار می گیرد .
Contract for delivery with prepayment (Salam) is one of types of sale contracts in which cash money is paid and the sold product will be supplied or made in future and will be delivered to customer. There is disagreement over terminological definition of Salam in different religions. Some people say Salam is sale of an object described by verbal obligation and some others say it is cash purchase of some product at maturity. Jurisprudents generally agree that Salam contract is religiously true and permitted and referred to the Book, Sunna and consensus to prove it. Components of Salam contract are: parties of contract, price, traded product and form of contract. Specifications of parties of contract are those prescribed in general rules of contracts and sale contract for parties of a trade. There is disagreement over necessary verbal use of Salam. Various terms are illustrated about price and traded product about which no agreement exists. In this article, views of quintet religions about definition of Salam contract, terms of price and traded product are examined.
خلاصه ماشینی:
اما اگر با لفظ بيع باشد اختلاف است ، برخي آن را بيع دانسته و احکام و شرايط بيع مانند مدت دار بودن ثمن و امکان تأخير پرداخت ثمن از مجلس عقد را در آن جاري ميدانند (الهيتمي، ١٤٢١، ٢، ١٩٣؛ الجزيري، ١٤١٩، ٢، ٣٥٧).
بعضي ديگر آن را سلم دانسته اند و ملاک اصلي را معني ميدانند نه لفظ ، بنابراين تأخير پرداخت ثمن و مدت دار بودن ثمن در اين معامله جايز نميباشد (النووي، ١٤١٥، ٣، ٢٩٦؛ العمراني الشافعي، ١٤١٨، ٣، ٣٩٦).
به نظر حنابله سلم عقدي است بر شيئ که قابليت فروش دارد به صورت موصوف در ذمه تا مدت معين (المقدسي، ١٤٢٥، ٥، ٦٤٢؛ المرداوي، ١٣٧٦، ٥، ٨٤؛ الشويکي، ١٤١٧، ٢، ٦٤٥؛ الغامدي، ١٤١٨، ٢، ١٣٠؛ الفهد المزيد، ١٤٢٢، ١، ١٦٤؛ الاشقر، ١٤١٩، ٢، ٤٠).
در سنت ، روايت شده که پيامبر (ص ) وارد مدينه شد در حالي که مردم خرما را پيش فروش ميکردند، پيامبر (ص ) فرمود: «هر کس سلف ميکند بايد در کيل معلوم ، وزن معلوم و مدت معلوم سلف نمايد» يعني پيامبر (ص ) آن را نهي نکرد، بلکه با اين بيان تأييد نموده است (الشافعي، ١٤٠٣، ٩٤؛ السرخسي، ١٤١٤، ١٤٧؛ المقدسي، همان ؛ الرملي، ١٤١٤، ٤، ١٨٢؛ المغربي، ١٤١٦، ٦، ٤٧٧؛ الزحيلي١٤٢٢، ١، ٤٥٧ و ٤٥٨؛ البخاري، ١٤١٩، ٣، ٥٩، ح ٢٢٣٩ و٢٢٤٠).
هر چيزي که به معناي قبض و پرداخت باشد نيز صحيح است مانند اين که ثمن قبل از عقد نزد طرف معامله امانت بوده باشد (المرداوي، ١٣٧٦، ٥، ١٠٤؛ الشويکي، ١٤١٨، ٢، ٦٥٠؛ الحجاوي ١٤٢٣، ٢، ٢٣٩؛ جالو محمد، ١٤٢١، ٢، ٦٣١).