چکیده:
سبک شناسی دربرگیرندۀ روشی مشخص در بررسی متون ادبی است. با تعمّق در آثار برجستۀ ادبی، آنچه در بررسی سبک شناسی آنان بیشتر مورد توجّه قرار میگیرد، ویژگیهای زبانی، بلاغی و فکری شاهکارهای ادبی است.
در این مقاله که به روش کتابخانهای نوشته شدهاست، مجموعه داستان« نیمدری» نوشتۀ غلامرضا رضایی، از منظر سبکشناسی در سه سطح فکری، زبانی و ادبی، بررسی و تحلیل شدهاست. نتایج تحقیق نشان میدهد، اشاره به مراسم ازدواج و عزاداری، باورهای عمومی و وهمی و برخی گزاره های خرافی دربارۀ جن و باورهای عامیانه از نکات واژه ساز و آشنایی زدا در سطح فکری و سود جستن از تشبیهات و کنایه های اقلیمی و ضربالمثلهای رایج در زبان شفاهی، بهکارگیری ساختار محاوره در کلیّت نثر و استفاده از واژه های محاوره ای و نامهای محلی، از دیگر خصوصیات نثر «نیمدری» در سطح ادبی و زبانی است.
Stylistics involves a specific way of examining literary texts. Reflecting on outstanding literary works, what is most noteworthy in their stylistic study are the linguistic, rhetorical, and intellectual features of literary masterpieces.
In this article, which is written in a library method, the collection of stories "Nimdari" written by Gholamreza Rezaei has been studied and analyzed from the perspective of stylistics at three levels of thought, language and literature. The results of the study show that marriage and mourning ceremonies, public and illusory beliefs, and some superstitious statements about jinn and popular beliefs are words that make words and familiarize at the intellectual level and take advantage of common ironies and proverbs in the language. Oral, the use of colloquial structure in the whole of prose and the use of colloquial words and local letters are other features of "Nimdari" prose at the literary and linguistic level.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله که به روش کتابخانه اي نوشته شده است ، يکي از مجموعه داستانهاي معاصر با نام « نيمدري» اثر غلامرضا رضايي» بر مبناي دانش سبک شناسي در سه سطح فکري، زباني و ادبي پرداخته ميشود و تلاش ميشود از طريق تحليل صورتهاي زباني مانند واژه ها، ساختهاي دستوري، معاني ضمني، بلندي و کوتاهي جمله ها، ساختهاي بلاغي، به شناسايي شيوة سخن غلامرضا رضايي در مجموعه داستان « نيمدري»پرداخته شود.
غلامرضا رضايي به غير از « نيمدري» آثار زير را نيز در کارنامۀ ادبي خود به ثبت رسانده است : دختري با عطر آدامس خروس نشان (نشر ثالث - ١٣٨٧)، وقتي فاخته ميخواند (نشر چشمه -١٣٨٧)،عاشقانه مارها (انتشارات هيلا- ١٣٩٢)،سايۀ تاريک کاجها (نشر نيماژ -١٣٩٥) ٣-بحث و بررسي ١-٣-سطح فکري مجموعه داستان «نيمدري» کتابي سرشار از عادت ستيزي است و اين تازگي از نام کتاب آغاز ميشود و حس کنجکاوي مخاطب را برميانگيزاند که وجه تسميۀ «نيمدري» چيست ؟ ولي در لابه لاي سير وقايع رمان ، به برداشتهايي از اين واژه پي ميبرد؛ البتّه براي مخاطب اين امکان فراهم ميآيد که از اين واژه برداشتي آزاد داشته باشد و همين نکته خود بازيهاي زيباي لفظي و هنجار گريزي را نشان ميدهد.
*کوتاهي جمله ها: کوتاهي جمله ها از ديگر شگردهاي نثر داستانهاي رضايي است که اين کوتاه و کوتاهتر شدن سبب سرزندگي و پويايي نثر وي ميشود: از کجا معلوم ، يه وخت ديدي اون کرت هم خودش بود.
در جمله هاي زير حذف به قرينه معنوي صورت گرفته است و رضايي بارها از اين ويژگي در آثارش استفاده کرده است : «از کجا معلوم ، يه وخت ديدي اون کرّت هم خودش بود.