چکیده:
نویسندگان و شاعران برای مقاصد خویش از ابزارها و شیوههای گوناگون بلاغی و بیانی بهره میبرند. این ابزارها و شیوهها محمل و ظرفی میشوند تا خواننده با مواجهه با آنها به محتوا و معنای درونی آن پی ببرند. تمثیل یکی از این شیوههاست که مولوی از آمیختن این شگرد با طنز و بیان طنزی، خواننده خود را به تأمل و تعمق بیشتر در محتوای اثر وامیدارد. میتوان مدعی شد که در ادبیات عرفانی فارسی، تمثیل، محوریترین و اصلیترین نقش را در بیان مقصود مؤلفان این گونه آثار دارد. چرا که زبان عرفانی زبانی است که فهم ژرف ساختهای محتواییاش مستلزم آوردن مثلها و داستانها و روایاتی است که به طور محسوس و ملموس در زندگی اجتماعی و روزمره مردم نمود دارد. و از آنجا که این حکایتها اگر به زبان طنز و یا محتوایی طنز گونه بیان شود تأثیر بیشتری خواهد داشت، مولانا با ابزارهای گوناگون از این نوع ادبی نهایت بهره را برده است.
Writers and poets benefit from various methods and tools for the purpose of their ell oquency and expression.These tools and methods are? until the reader can find out the content and literal meaning by encountering these tools. Allegory is one of these methods. Molavi by mixing this method with satire and satirical explanation for costhe reader to more reflection and thinking.It is claimed that, in Persian gnostic literature, allegory has the most important role for explaining the purpose of authors of these works.beacause the gnostic language is the is the language that understanding the profoundness of its content needs to bring examples, stories and narrations that affect peoples social and daily life sensibly and tangibly. Although these narrations have more impact if they are said by satire language or satirical contents. Molana by using different tools utilizes this kind of literature the mast.
خلاصه ماشینی:
شاید یکی از علل به کار بردن طنز این باشد که تأثیر کلام کوتاه در عامه مردم که فرصت پرداختن به مقولات دراز را ندارند و هم در صورت تأثیر، جملههای کوتاه بهتر و بیشتر شیوع پیدا میکند و همچون مَثلَ در زبانها و قلمها جاری میشوند؛ استفاده از این شیوه مؤثر و بسته به هدف طنز پرداز شریفتر یا سوزناکتر خواهد بود» (تجلیل، 1377: 198)، مولوی در بهرهگیری از ابزار طنز از میان شیوههای بلاغی (استعاره و تشبیه و کنایه و ابهام و تمثیل) تمثیل را ترجیح داده و این خود موضوعی است که در این مقاله بدان خواهیم پرداخت.
شاعر با بهرهگیری از تمثیل چند ابزار را در کنار هم به کار برده و این ابزارها در کنار محتوا به شکل طنز ساختاری درآمده؛ یعنی عمده توجه ما به حکایاتی است که بافت طنزآمیز دارد.
گفتار طوطی با مردم نیز در جای خود جالب است، طوطی بسان آدمیان سخن میگوید: طوطی اندر گفت آمد در زمان بانگ بر درویش زد که هی فلان از چه ای کل با کلان آمیختی تو مگر از شیشه روغن ریختی (مولوی: 61-260) دراین جا طوطی خود را بامرد کچل مقایسه میکند، درواقع شاعراز ابزار مقایسه بین دو امر در این بخش از داستان برای آفرینش طنز خود بهره میبرد؛ مقایسهای که عجیب به نظر میرسد:"هرگاه مقایسهای بین دو امر یا در کنار هم قرار دادن آنها عجیب و غیرمنتظره باشد، باعث ایجاد خنده و زمینه ساز طنز و مطایبه میشود.