چکیده:
نظام فکری اندیشه ایرانشهری در عصر اسلامی در مولفههایی چون راستی و راستگویی، پیوستگی دین و سیاست، السلطان ظل الله، حفظ نظام طبقاتی، رحمت الهی، دروغ و جایگاه پادشاه و... تبلور و تداوم یافت. متون عربی- اسلامی، مزدایی و پهلوی نیز در انتقال و گسترش اندیشههای ایرانشهری موثر بودهاند و تصویری کلی از مفردات اندیشههای ایرانشهری به دست دادند. کتبی مانند «ادب الکبیر و ادب الصغیر» نوشته ابن مقفع، «الحکمة الخالدة» نوشته مسکویه، «تاج الملوک» نوشته جاحظ و «عیون الاخبار» نوشته ابن قتیبه، «کلیله و دمنه» ترجمه ابن مقفع و «قابوسنامه» نوشته عنصر المعالی از آن جملهاند. در این پژوهش که با روش تاریخی و رویکردی توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، سیر و تداوم اندیشههای ایرانشهری در دو کتاب «کلیله و دمنه» و «قابوسنامه» مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است؛ و نشان داده شده است که هر دو اثر، نقش بی بدیلی در حفظ و ادامه مفردات اندیشههای ایرانشهری ایفا کردهاند و به نحوی بارز مولفههای فرهنگی و تمدنی ایرانی را احیاء کرده و بازتاب دادهاند.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش که با روش تاريخي و رويکـردي توصـيفي تحليلي صورت گرفته است ، سير و تداوم انديشه هاي ايرانشهري در دو کتـاب «کليلـه و دمنه » و «قابوسنامه » مورد بررسي و مقايسه قرار گرفته است ؛ و نشان داده شـده اسـت که هر دو اثر، نقش بي بديلي در حفظ و ادامـه مفـردات انديشـه هـاي ايرانشـهري ايفـا کرده اند و به نحوي بارز مؤلفه هاي فرهنگـي و تمـدني ايرانـي را احيـاء کـرده و بازتـاب داده اند.
داستان دستيابي فردوسي به يک يا چند منبع ايراني يکي از همين حکايت ها است : به شهرم يکي مهربـان دوسـت بـود تو گفتي که با من به يک پوست بود مرا گفـت خـوب آمـد ايـن راي تـو بــه نيکــي گرايــد همــي پــاي تــو نبشــته مــن ايــن نامــه پهلــوي بــه پــيش تــو آرم مگــر نغنــوي گشــاده زبــان و جوانيــت هســت ســخن گفــتن و پهلوانيــت هســت شــو ايــن نامــه خســروان بــازگوي بدين جــــوي نـزد مهــان آبـروي چــو آورد ايــن نامــه نزديــک مــن برافروخــت ايــن جــان تاريــک مــن (شاهنامه ، ١٣٨٦: ٥ ب ١٥٦ الي ١٦١) اين حکايت بيان گر چند نکته است ؛ اولا اينکه ايرانيان با تاريخ پـيش از اسـلام قطـع رابطه نکرده بودند، ثانيا کتب آن روزگار را در خفايا و زوايـا نگـاه داشـته بودنـد، ثالثـا از طريق نهضت ترجمه کتب پهلوي به عربي، تلاش نمودند آن ها را از نابودي برهانند، رابعـا برگردان اين کتاب ها به زبان تازي و بعـدها از تـازي بـه فارسـي باعـث شـد بسـياري از انديشه هاي اساسي ايران باستان ، در روزگار بعد از اسلام تداوم يابد.