چکیده:
مشهور فقهای امامیه تقاضای حجر از سوی مفلس و تبرع حاکم در صدور حکم ورشکستگی را نافذ نمیدانند و صرفا در فرض مطالبه طلبکاران چنین امری را ممکن میدانند؛ حال آنکه در حقوق موضوعه، تاجری که قدرت پرداخت دیون خود را ندارد، ملزم است دادخواست توقف دهد. همچنین در مواردی دادستان میتواند داوطلبانه حکم حجر علیه مدیون صادر کند.
نوشتار حاضر ضمن در نظر گرفتن لزوم انطباق قوانین با موازین شرعی، با روشی توصیفی ـ تحلیلی در صدد رفع این وجه افتراق میان قانونگذاری شرعی و وضعی برآمده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که مستندات ذکرشده توسط مشهور، قاصر از اثبات مدعای آنهاست؛ افزون بر اینکه در مقابل دیدگاه مشهور، ادلهای وجود دارد که به تقویت دیدگاه رقیب میپردازد.
مشهور فقهاء الامامیه انهم لا یعتبرون طلب الحجر من قبل المفلس وتبرع الحاکم فی اصدار حکم الافلاس نافذا، ویرون امکان اصدار الحکم اذا طالب الداينون ذلک؛ فی حین یلزم القانون الوضعی التاجر الذی لا یقوی علی تسدید دیونه بان یطالب بوقف المحاکمه. وفی بعض الحالات یمکن للنايب العام ان یبادر بنفسه الی اصدار حکم الحجر علی المدین. هذه المقاله سعت من خلال المنهج الوصفی التحلیلی الی ازاله هذا الفارق بین التشریع الدینی والوضعی مراعیه وجوب موافقه القوانین مع الموازین الشرعیه. وخلصت المقاله الی ان الوثايق والمستندات المذکوره التی تبناها المشهور، قاصره عن اثبات مدعاهم؛ اضافه الی ان الطرف المقابل یتمتع بادله ترجح کفه المیزان لصالح موقف المنافس.
The dominant Shiite jurists say that the demand of incapacity (hajr) by the bankrupt and the volunteering verdict of bankruptcy by the judge is not effective and it is only possible in the assumption of the demand of creditors, whereas in written laws the businessman who does not have the power to pay his debts is obliged to request the suspension. In some cases, the prosecutor may voluntarily issue the sentence of incapacity against the debtor. Considering the necessity of conforming the laws with religious standards, the present article has sought in a descriptive-analytical method to eliminate this distinction between sharia law and legislative law. The results of the research show that the documents mentioned by the dominant jurisprudents cannot prove their claim; in addition, there are evidences against the famous viewpoint that it strengthens the rival's view.