چکیده:
ایماژیسم یا تصویرگرایی، اساس شعر را تصویر موجز، دقیق و واضح میدانست، استفاده از شعر آزاد، کاربرد زبان نزدیک به گفتار روزمره و دوری از موعظهگری لفاظانه اساس آن بود. ایماژیستها به هایکو، شعرهای کوتاه و غنایی ژاپنی هم به دلیل بیان موجز و دقیقش از اشیا و صحنههای طبیعت، توجه داشتند. شمس لنگرودی به عنوان یکی از اثرگذارترین سپیدسرایان معاصر ـ پس از شاملو ـ شعر خود را شعر اشیا نامیده است. شعری که اغلب، فاقد اندیشة خاص و ایدئولوژی میباشد و با کمک تصویرسازی، از آرمان فاصله گرفته است. این نوع شعر میتواند مانند یک قطعه عکس، قابل تحسین باشد و چون یکی از خصیصههای شعر ایماژ، تأویلپذیری است، شعر تصویر شمس نیز تأویلپذیر است. هدف این پژوهش نیز نشاندادن شگردهای او در تصویرگری بدون استفاده از صور خیال است. با مطالعه آثار وی، میتوان به این نتیجه رسید که او از سبک هندی، هایکو و کاریکلماتور، مؤلفة مشترک ایماژ را اخذ کرده است تا اندکی متفاوت از مکتب ایماژیسم اروپایی، به سبک خود تشخص بخشد. البته در این فرآیند از تعریف کلاسیک صور خیال عدول کرده، تصویرسازی را بدون به کارگیری ابزارهای خیالانگیز قدیمی تجربه نموده است.
Shams Langroody is the contemporary researcher, writer and Persian speaking Poet that in his poetry age, in addition to investigation about Indian style, has compiled also the book of “an analytical history of new poetry”. Shams langroody with take advantage of these investigations, has altered his poem in a large quantity. He has composed his poem under influence of Indian style, postmodernism Haiku and Carikalematur that we can name his poem “imagine poetry” Shams, in the second half of his poetry age, has gain access to stylistic independence and lingual distinction, that in this language the spoor of all four style if evident in his poem, specially in his new poems.The aim of this essay is showing the presence of this four style: Indian, Imagism Postmodern, Haiku, and Carikalematur by each other side and consequently in langroody’s poem.
خلاصه ماشینی:
شعر ایماژیستی شمس لنگرودی و تأثیر سبک هندی، هایکو و کاریکلماتور در آن دکتر علی دهقان* حسین رزی¬فام** چکیده ایماژیسم یا تصویرگرایی، اساس شعر را تصویر موجز، دقیق و واضح میدانست، استفاده از شعر آزاد، کاربرد زبان نزدیک به گفتار روزمره و دوری از موعظهگری لفاظانه اساس آن بود.
این نوع شعر میتواند مانند یک قطعه عکس، قابل تحسین باشد و چون یکی از خصیصههای شعر ایماژ، تأویلپذیری است، شعر تصویر شمس نیز تأویلپذیر است.
مانند این شعر کوتاه با نام «غرق» که محتوایی تکراری و آرزویی دارد، بدون هیچ نوآوری: پای برهنه و خار و خاک غرقاب خون و غربت خاموش ای آفتاب سرخ رهایی برخیز (لنگرودی، 1390: 124) در شعرهای بلند وضع اندکی فرق میکند به نحوی که شعر متشکل شده است از فریمهای عکاسی، که هر کدام تصویری توصیفی و عمومی شاعر را نمایان میسازد بدین معنا که انگار انیمیشنسازی برای ساخت فیلم متحرک خود، عکسهای دنبالهداری از صحنه و موضوع میگیرد، و در نهایت آنها را مونتاژ نمیکند و در اختیار بیننده قرار میدهد.
این خصیصه در سبک هندی نیز وجود دارد، یعنی برای درک معنای بیتی که از اسلوب معادله استفاده نموده، باید کلمات مصرع اول را، در تناظر یک به یک با کلمات مصرع دوم، قرار داد تا ارتباط معنایی آن آشکار گردد.
شعر او میتواند مانند یک قطعه عکس، قابل تحسین باشد و چون یکی از خصیصههای شعر ایماژ، تأویلپذیری است، شعر تصویری شمس نیز تأویلپذیر است و مخاطب خود را جهت خلق معانی، روبروی تصویر عکاسی شدة خود نگاه میدارد و به او اجازه میدهد تا تأویل خود را به شعر انشا کند.