چکیده:
خمریات از دیرباز مورد توجه شاعران پارسی و تازی بوده است. اعشی و منوچهری دامغانی از جمله این شاعراناند که به این موضوع پرداختهاند. بنابراین به خاطر بسامد بالای توصیف باده در شعرشان، و عدم پژوهش در این خصوص، این جستار به دنبال آن است که با روش توصیفی - تحلیلی، نگاه دو شاعر به این موضوع را بررسی کرده و تفاوتها و اشتراکات شعری آنان را بیان کند. یافتههای این پژوهش نشانگر است که مضامین مشترکی همچون تأثیر باده بر جسم، شفابخشیِ بوی باده و وصف مجالس باده نوشی همراه با رقص کنیزکان وجود دارد. دقت و شمول، توجه به جزئیات و حسّیات، پرگویی، جان بخشی به باده و زمینی بودن باده، از دیگر ویژگیهای مشترک است.
خلاصه ماشینی:
خمریات، مضامین مشترک، تأثیرپذیری، موسیقی، باده مقدمه وصف خمر از دیرباز در شعر قدیم عربی به خاطر شرایط اجتماعی مطرح بوده و بیشتر شاعران عربی، در این موضوع طبع آزمایی کردند که از میان آنها، به عدی بن زید عبادی، حسان بن ثابت، اخطل و ابونواس میتوان اشاره کرد که بهترین شعرها را در این زمینه سروده¬اند، به طوری که شاعران در دوره¬های بعدی در الفاظ و مضامین از آنها تأثیر پذیرفته¬اند.
پیشینه پژوهش شایان ذکر است که در مورد شعر خمر در ادبیات فارسی و عربی، پژوهش¬های مختلفی صورت گرفته که می¬توان به موارد زیر اشاره داشت: 1- «نگاه شاعرانه رودکی و ابو نواس به خمریات» که محمدرضا نجاریان و محمد کاظم کهدویی، در سال 1390ش در نشریه ادبیات تطبیقی کرمان به چاپ رساندند؛ و نگارندگان بعد از معرفی دو شاعر، و بررسی تشبیهات شعر آنها، به این نتیجه رسیدند که توصیفات و تشبیهات مربوط به خمر در شعر رودکی و ابونواس، در برخی از موارد، یکسان نیستند، اما با این حال آنها مضامین مشترکی ارائه داده و باده را از جهت رنگ به عقیق یمانی، چشم خروس، خون تاک و غیره تشبیه کردهاند.
او در بیت زیر از واژه «الطهرجاره: فنجان» بهره برده و می¬گوید: ـقی من إناء الطهرجـاره ولقد شربت الراح اسـ ـقی من إناء الطهرجـاره (اعشی، بی تا: 155) - من باده را نوشیدم، حال آنکه از جام «طهرجار» به من نوشانده شد نتیجه بحث اعشی از سرآمدان شعر خمر در ادبیات عربی است که شاعران بسیاری در دو ادب فارسی و عربی از او تأثیر پذیرفتهاند که از میان آنها میتوان به منوچهری دامغانی، عدی بن زید، بشار بن برد، ابونواس و اخطل اشاره کرد.