چکیده:
برخی افراد با دستاویزقراردادن پارهای از عبارات امامخمینی1 در برخی کتب فقهی ایشان، راجع به جواز غیبت مخالفان و اختصاص حرمت غیبت به مؤمنان در معنای اخص آن، سعی در تخریب چهره ایشان و به تبع آن تضعیف آموزههای ناب مکتب شیعی دارند. نوشتار حاضر با بازخوانی آرای ایشان بر آن است که اگرچه ایشان در دوران قبل از انقلاب و در آرای اولیه خود در حرمت غیبت، قید «ایمان» را لازم دانستهاند؛ اما اصولاً نمیتوان این نظر را دیدگاه مذهب امامیه و همچنین نظر نهایی ایشان در مسئله تلقی نمود؛ زیرا بررسی آرای ایشان پس از انقلاب و در دوران رهبری جامعه اسلامی نشان میدهد که ایشان قایل به حرمت غیبت نسبت به همه مسلمانان شده است. بنابراین از آنجا که سخن آخرین هرکس نظر نهایی وی تلقی میگردد، باید رأی نهایی ایشان در باب غیبت را، حرمت عام آن نسبت به همه افراد دانست.
خلاصه ماشینی:
"باید اذعان نمود در آثار مذکور، مرحوم امام آنچنان از عمق وجود و با تمام شور و احساس اسلامی از اخوت مسلمانان سخن میگویند و بر برادری بین مسلمانان و احترام فرق مختلف ایشان در فقه اسلام تأکید مینمایند که راه را بر هرگونه طعن طاعنان و تفسیر مغرضانه از سخنان ایشان بر میبندد که میگویند مرحوم امام سخنان اخیر خود را صرفا بر اساس متغیر مصلحت ایراد نموده و حکم اولی مسئله از دیدگاه ایشان همان جواز اغتیاب و عدم حرمت مخالفان است.
اما همانگونهکه در این نوشتار به طور مبسوط بیان گردید، ادلهای که ایشان و برخی از فقها برای جواز اغتیاب اهلسنت بیان نمودهاند تام نبوده، و اصولا نمیتوان این نظر را دیدگاه مذهب شیعه امامیه و مطابق با سیره اهلبیت:؛ همچنین نظر نهایی امامخمینی1 در مسئله مزبور تلقی کرد؛ زیرا از یکسو بطلان ادله ادعایی قائلان به جواز غیبت اهلسنت در این نوشتار مشخص گردید؛ و از دیگر سوی تأمل و مداقه در آرای حضرت امام پس از انقلاب و در دوران زعامت و رهبری جامعه اسلامی نشان داد که ایشان از نظرگاهی ممتاز، قایل به حرمت غیبت نسبت به همه مسلمانان گردیدهاند؛ بنابراین از آنجا که سخن آخرین هرکس نظر نهایی وی تلقی میشود، باید رأی نهایی ایشان در باب غیبت را، حرمت عام آن نسبت به همه افراد دانست."