چکیده:
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺎده 190 ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪﻧﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ﺻﺤﺖ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﻗﺼﺪ و رﺿﺎ، ﺟﻬﺖ ﻣﺸﺮوع، ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻌﯿﻦ اﻫﻠﯿﺖ ﻃﺮﻓﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻗﺎﻧﻮﻧﮕﺬار در ﻣﺎده 1207 ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪﻧﯽ از ﺻﻐﺎر، ﻏﯿﺮرﺷﯿﺪ ﻣﺠﺎﻧﯿﻦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺤﺠﻮر ﯾﺎد ﮐﺮده اﺳﺖ درﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﻮارد رواﻧﭙﺰﺷﮑﯽ از ﺟﻤﻠﻪ اﺧﺘﻼﻻت ﻧﺴﯿﺎﻧﯽ دﻟﯿﺮﯾﻮم دﻣـﺎﻧﺲ ﻧﯿـﺰ ﺷـﺒﯿﻪ ﻣﺤﺠـﻮرﯾﻦ در ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪﻧﯽ از ﻧﻈﺮ اراده اﻧﺪ در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﺎ ﺑﺮ آﻧﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﻮق اﻟﺬﮐﺮ در رواﻧﭙﺰﺷﮑﯽ و ﺑﺮﺳﯽﻋﻮاﻣﻞ اﯾﺠﺎده ﮐﻨﻨﺪه آن ﻣﺤﺠﻮرﯾﻦ را از ﻧﻈﺮ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﺮرﺳـﯽ ﮐﻨـﯿﻢ ﺗـﺎ ﺑﺘـﻮاﻧﯿﻢ ﺣﮑـﻢ ﻣﻌـﺎﻣﻼت آﻧﻬـﺎ از ﻧﻈـﺮ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺑﺪﺳﺖ آورﯾﻢ. اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮن دارای ﻧﻮع آﺷﻔﺘﻪ ﮐﺎﺗﻮﻧﯿﮏ ﻧﺎﻣﺘﻤﺎﯾﺰ و ﺑﺎﻗﯿﻤﺎﻧﺪه ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮد در ﻧـﻮﭘﺎراﻧﻮﺋﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﻫﻮش ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧـﺪ ﺟﻨـﻮن ادواری از ﺟﻤﻠـﻪ اﺧـﺘﻼﻻت ﺧﻠﻘﯿﺴـﺖ دو ﻗﻄﺒـﯽ ﻧـﻮع اولﺷﯿﺪاﯾﯽ اﮔﺮ ﺑﺎ ﻋﻼﺋﻢ رواﻧﭙﺮﯾﺸﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺟﻨﻮن ادوارﯾﺴﺖ. ﺑﯿﻤﺎران زوال ﻋﻘﻞ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ آﻟﺰاﯾﻤﺮ ﻫﺎﻧﺘﯿﮕﺘﻮن و ﻏﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮد در ﺗﻐﯿﯿﺮات رواﻧﯽ و ﻋﺼﺒﯽ دﭼﺎر ﺗﻮﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻫﺬﯾﺎﻧﻬﺎ ﺣﺪود 20 ﺗﺎ 30 درﺻﺪ ﺑﯿﻤـﺎران زوال ﻋﻘﻞ ﻧﻮع آﻟﺰاﯾﻤﺮ دﭼﺎر ﺗﻮﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و 30 ﺗﺎ 40 درﺻﺪ ﻋﻤﺪﺗﺎ ﻫﺬﯾﺎن دارﻧﺪ ﻋﻤـﺪﺗﺎ از ﻧـﻮع ﭘﺎراﻧﻮﺋﯿـﺪ و ﮔﺰﻧـﺪ و آﺳﯿﺐ اﺳﺖ و ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻧﺎﻣﻨﻈﻢ و ﻏﯿﺮ ﻣﺘﺸﮑﻠﯽ دارﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎری ﭘﯿﺸﺮوﻧﺪه اﺳﺖ ﺑﯿﻤﺎر در ﻣﺸـﺎﺑﻬﺖ ﺑـﯿﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢدﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺑﻪ ﻋﻼوه اﺳﺘﺪﻻل ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻣﺨﺘﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ در ﺑﯿﻤﺎران زوال ﻋﻘﻞ ﻋﻼوه ﺑﺮ زﺑﺎن ﭘﺮﯾﺸﯽ و ﮐﺮدار ﭘﺮﯾﺸﯽ ﻧﯿﺰ ﺷﺎﯾﻊ اﺳﺖ ﺳﺎﯾﺮ ﺣﻤﻼت ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻫﻤﺮا ﺑـﺎ زوال ﻋﻘـﻞ دﯾـﺪه ﺷـﻮﻧﺪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺣﻤﻼت ﺗﺸﻨﺠﯽ ﮐﻪ در 10 درﺻﺪ ﺑﯿﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ زوال ﻧﻮع آﻟﺰاﯾﻤﺮ و 10 درﺻﺪ ﺑﯿﻤﺎران ﻣﺒـﺘﻼ ﺑـﻪ زوال ﻋﺮوﻗﯽ دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ دﻟﯿﺮﯾﻮم ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺑﯿﻤﺎری دﺳﺘﮕﺎه ﻋﺼﺒﯽ ﻣﺮﮐﺰی ﻧﻈﯿـﺮ ﺻـﺮع ﻧﺎرﺳـﺎﯾﯽﻗﻠﺒﯽ و ﻣﺴﻤﻮﻣﯿﺖ و ﺗﺮک ﻣﻮاد داروﯾﯽ ﺳﺖ اﺧﺘﻼل ﻧﺴﯿﺎﻧﯽ ﺳﻨﺪرﻣﻬﺎی ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﮐﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺑﯿﻤﺎری ﻃﺒﯽ ﻋﻤـﻮﻣﯽ ﯾﺎ ﺑﯿﻤﺎری اوﻟﯿﻪ ﻣﻐﺰ ﯾﺎ اﺧﺘﻼل ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد. و در اﺧـﺘﻼﻻت رواﻧﭙﺰﺷـﮑﯽ در ﺑﯿﻤـﺎان ﻣﺒـﺘﻼ ﺑـﻪزوال ﻋﻘﻞ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﯿﺮ ﭘﯿﺸﺮوﻧﺪه در ﻧﻮع دﻣﺎﻧﺲ در ﻣﺮاﺣـﻞ اوﻟﯿـﻪ ﻣـﯽﺗﻮاﻧـ ﺪ اﻣـﯿﻦ ﻣﻌﺮﻓـﯽ ﮐﺮد و در ﻧـﻮع ﭘﯿﺸﺮوﻧﺪه ﺑﺎﯾﺪ ﻗﯿﻢ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﻮد اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﭙﺰﺷﮑﯽ از ﻧﻮع ﺗﻮﻫﻢ و ﻫﺬﯾﺎن ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﻣﻮﻗـﺖ ﺑـﺎ ﺟﻠـﺐ ﻧﻈـﺮ ﮐﺎرﺷﻨﺎس ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ را ﺑﺎﻃﻞ داﻧﺴﺖ و در ﻧﻮع ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﺪت ﺑﺎﯾﺪ ﻗﯿﻢ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﻮد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑـﻪ ﻣـﻮارد ﻓﻮق اﻟـﺬﮐﺮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﺤﺠﻮرﯾﻦ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻣﺠﺎﻧﯿﻦ و ﺻﻐﺎر و ﺳﻔﻬﺎ ﮐﺮد و ﻣﻮارد ﻓﻮق اﻟﺬﮐﺮ را ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻣﺸﺎﺑﻬﺖ از ﻧﻮع ﺣﺠـﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﮐﺮد ﻗﺎﻧﻮﻧﮕﺬار ﺟﻨﻮن را ﺑﻪ ﻫﺮ درﺟﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺣﺠﺮ داﻧﺴﺘﻪ ﮐﻪ در ﻧﻮع ﭘﺎراﻧﻮﺋﯿﺪ ﺑﺎ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﺎﻧـﺪن ﻫﻮش ﻣﻮﺟﺐ ﻧﻘﺾ ﻗﺎﻧﻮن ﻣﯽ ﺷﻮد اﺧﺘﻼل ﻣﻮاد از ﺟﻤﻠﻪ اﻟﮑﻞ و ﻏﯿﺮه ﺑﺎ اﯾﺠﺎد ﺗﻮﻫﻢ و ﻫﺬﯾﺎن ﺑﺎ ﺟﻠﺐ ﻧﻈﺮ ﮐﺎرﺷـﻨﺎﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺐ اﺑﻄﻼل ﻗﺮارداد ﺷﻮد ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﮕﺬار ﺑﻪ آﻧﻬﺎ اﺷﺎره ای ﻧﮑﺮده اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
"نتایج این تحقیق نشان میهد که در اسکیزوفرن نوع پارانوئید ممکن است هوش سالم باقی بماند و همچنین معاملات اشخاص مست و مصرف کننده مواد مخدر زایل کننده عقل مانند مجنون باطل است در مورد معامل ات مجنون ادواری با توجه به ماده ی ١٢١٣ قانون مدنی که بیان می دارد مجنون دائمی مطلقا و مجنون ادواری در حال جنون نمیتواند هیچ تصرفی در اموال خود بنماید ولو با اجازه ولی یا قیم خود لیکن اعمال حقوقی که مجنون ادواری در حال افاقه می نماید نافذ است .
در بیماران زوال عقل و آلزایمر به دلیل عدم تمرکز بر امور و نیز فراموشی حاد و مکرر در خصوص موضوعات مختلف از جمله اشخاص طرف معامله و نیز خطر سوء استفاده اشخاص ثالث قرار دارد و بنابراین همان فلسفه و حکمت حجر در خصوص اینان نیز صادق است و از سوی دیگر تحلیل رفتن قوای عقلی ضعف در تصمیم و صدور قصد انشایی وضعیت افراد مبتلا به آلزایمر را به محجورین مبتلا می سازد در واقع انجام عمل حقوقی توسط بیمار مبتلا به الزایمر در زوال عقل خفیف خود شباهت زیادی به اعمال سفی دارد و در شکل حاد خود مشابه وضعیت معاملات محجور است به همین دلیل مقنن برای حفظ حقوق محجورین در ماده ١٠٤ قانون امور حسبی مقرر می دارد کسی که در اثر کبر سن یا بیماری و امثال آن از اداره امور تمام یا بعضی از اموال خود عاجز شده میتواند از دادگاه بخواهد که برای اداره اموال امین معین نماید."