چکیده:
از سرپرستي كودكان و نظارت بر تربيت آنان تا رسيدن به زمان بلوغ با عنوان حضانت در فقه اماميه ياد ميشود. در پژوهش حاضر كه به صورت توصيفي تحليلي انجام پذيرفته، با نقد و بررسي ديدگاههاي مختلف فقها چنين به دست آمده كه حضانت كودك، به ترتيب اولويت بر والدين واجب كفايي است و ذكر سن و زمان خاص در برخي از روايات، ناظر به انحصار سرپرستي كودك به يكي از والدين و الزام او نيست، به گونهاي كه امكان جابجايي حضانت در صورت توافق والدين و شايستگي آن ها يا در شرايط عسر و حرج نباشد؛ بلكه تنها بيانگر اولويت در پذيرش اين واجب است. افزون بر اين، اولويت مادر براي سرپرستي كودك، پسر باشد يا دختر، تا سن هفت سالگي است.
خلاصه ماشینی:
"دیدگاه دوم، از بین رفتن حق حضانت مادر: گروهی بر این باورند که در صورت شیر ندادن مادر به کودک، حق او در نگهداری کودکش نیز از بین میرود و پدر میتواند کودک را از مادرش جدا کند [4، ج2، ص651؛ 14، ج2، ص290]؛ زیرا: 1ـ به وجود آمدن عسر و حرج: اگر مادر حاضر نباشد به کودک خود شیر دهد، میبایست او را به دایه بسپارد و معلوم است که رفت و آمد مداوم دایه نزد کودک برای رضاع، با وجود ماندن کودک نزد مادر، موجب عسر و حرج دایه است [27، ج6، ص605]؛ همچنان که جدایی کودک از مادر در هنگام رضاع و همراهی آنها با هم در خارج از این زمان، یعنی بودن بچه در دست مادر و به عهده گرفتن رضاع او توسط دیگری، عسر و حرج پدر را به دنبال دارد، اگر بخواهد کودک را نزد دایه ببرد و سپس برگرداند؛ عسر و حرجی که از نظر قرآن و روایات، از بین برنده تکلیف است [9، ج15، ص457؛ 32، ج31، ص300].
افزون بر اجماع، روایات متعددی هم دلیل بر این قول است: روایت اول: داود رقی میگوید از امام صادق علیه السلام در باره زن آزادی که با بردهای ازدواج کرده و صاحب چند فرزند شده، سؤال کردم که در صورت طلاق از شوهر و ازدواج با دیگری، چه کسی برای سرپرستی فرزندان سزاوارتر است؟ امام فرمود: «لیس للعبد أن یأخذ منها ولدها و إن تزوجت حتی یعتق هی أحق بولدها منه مادام مملوکا فإذا أعتق فهو أحق بهم منها»[28، ج6، ص45]؛ برده تا زمانی که آزاد نشده است، حق ندارد فرزندان خود را از مادرشان جدا کند."